برگه:TarikheJahangoshayeNaderi.pdf/۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۲۴

عموم اکراد گشته باستیناف لوازم سرکشی پرداختند و بعزم مدافعه پیش آمدند امّا از نامساعدی بخت مغلوب گشته فراری و بقلعجات خود متواری شدند و ملک بلامانع داخل خبوشان کشته بنا گذاشت که قلاع اکراد را تاخته جمعی از عورات و اطفال ایشان را یورغهٔ مال در ارض اقدس ساکن ساخته زمام اختیار ایشان را بدست گیرد اوّلاً تاخت قلعهٔ زیدانلو را که در دو فرسخی خبوشان واقع و سقناق آنجماعت بود پیشنهاد خاطر ساخته محاصره کرده در خلال آنحال خدیوبیهمال مانند بلای ناگهان بسر وقتش رسیدند

'تبیین اینمقال آنکه بعد از وصول خبر عزیمت ملک بسمت خبوشان حضرت ظل‌اللّهی با شوکت و شان چون بحر جوشان و رعد خروشان با فوحی از رزم‌کوشان از راه تعصّب ایلی بعزم اعانت اکراد ایلغار و در ابتدای کار درد و فرسخی خبوشان بفوجی از اتباع ملک که اسباب و توپخانهٔ او را مشهد مقدس می‌آورند دوچار کشته اکثری را مقتول و معدودی از آن کرده از ورطهٔ هلاکت جان بسلامت بدر بردند محمود از اینواقعه بی‌خبر کمند قلعه کیری را تاب و شمشیر عاصی‌کشی را آب داده کرم گرفت و گیر و قلعه در شرف تسخیر بود که دفعتاً حضرت ظل اللّهی با جوانان صف‌شکن و دلیران مردافکن عربده‌جو و نعره‌زن از یک کنار نمودار گشته بحملهٔ زهره شکاف قلب لشکر محمودی را شکافته خود را بپای قلعه و سران قلعه خود را بپای او رسانیده از تنکنای محصوری نجات یافتند ملک چون پیش از وقت بنابر مراسم حزم در حوالی قلعه سنکری ترتیب داده بعد از وقوع تلاقی و ظهور شکست از دور قلعه درآورده در یک طرف قلعه در جانب دشت نزول و در آن شب اکرادی که از خوف ملک به بیغولها مختفی کشته بودند از مژدهٔ و رود موکب اقدس حیاتی تازه و بججتی بی‌اندازه یافته با رؤسا سر قدم ساخته بخدمت و آلا پیوستند و بتجدید از روی مصادقت عهد بندگی بستند روز دیکر که ملک نیمروز یعنی خورشید جهان افروز از قلعهٔ افق تیغ کشیده آهنک خود نمائی کرد ملک محمود لوای عزم افراخته و طرح جنک انداخته چون حریف را قاهر و دست سعی را از دامن مطلب قاصر یافت کسسته عنان و شکسته سنان روی برتافت و تفنکچی و توپخانه را حصار خود ساخته بجانب ارض اقدس شتافت آنحضرت نیز همه جا تا عشرت‌آباد حد مشهد و خبوشان از اطراف ملک گردانکیری کردند