۸
یافت تا اینکه شبی پیرمحمد نام که فرش ملازمت در درِخانهٔ فتعلیخان گسترده بود از فتعلیخان رنجیده خاطر گشته خود را بقلعه رسانیده ملک را از ضعف حال قزلباشیه آکاهی داد روز دیگر ملک بهیأت مجموعی برآمده جنک کرده فتعلیخان بزخم کلوله از پای درآمد و این معنی سبب اقتدار و استعداد ملک شده بهمان منوال در آنسرزمین دم از خودرائی میزد تا اینکه مقدمهٔ اختلال اوضاع سپهسالار رو داده ملک در مشهد مقدس فرمان‌روا شد
تبیین اینمقال آنکه بعد از وقوع قضیهٔ فتعلیخان مزبور سپهسالار ایالت ارض اقدس را بعلی‌قلیخان شاملو که در آن اوان بیکلربیکی مرو و در مشهد مقدس میبود تفویض نمود امّا روزبروز اختلال کار سپهسالار ازدیاد و مادهٔ انقلاب اشتداد مییافت چون سپهسالار اطوار علیقلیخان را موافق شیوهٔ نیکخواهی نیافته ازو سر گران بود خواست که او را مسلوب الاختیار سازد و علیقلیخان از مضمون کریمهٔ وَلَا یِحَیْقُ الْمَکرُ السَّیُِّ اِلَّآ بِاَهْلِه غافل گشته جمعی از اوباش را که با او همداستان بودند بمنزل اسمعیل‌خان فرستاده کشان کشان او را از میان خیابان برده محبوس ساخت و فریداً بکار ایالت پرداخت در روز یازدهم محرّم‌الحرام سنه ۱۱۳۵ که افاغنه بر اصفهان مُسلّط کشتند اینواقعه نیز در همان روز در مشهد مقدس بوقوع پیوست پس سر رشتهٔ کار بدست الواط مشهد مقدس افتاده علیقلیخان نیز بساطی که فروچیده بود برچیده تا اینکه در ماه جمادی الاولی همان سال الواط بخانهٔ علیقلیخان ریخته او را مقتول و اسمعیل‌خان را از محبس برآورده باز بشغل حکومت مشغول ساختند اما از حکومت جز اسمی با او نبود و الواط خود برتق و و فتق مهمّات کلّی می‌پرداختند چون حرکات انجماعت ناملایم طبع سپهسالار بود بملک محمود مراسله فرستاد و او را تکلیف ارض اقدس کرده ملک محمود چنین روزیرا از خدا خواهان بود بتعجیل وارد ارض اقدس کشته مسند تمکن گسترد اگر چه الواط را مکنون خاطر آن بود که در روز ورود ملک محمود باتمام کارش پردازند امّا چون ع بهمه جا دوش بدوشند مکافات و عمل ᠅ ایندفعه چرخ کینه‌جو طالب انتقام از ایشان گشته ملک را در تنبیه آن سرکشان دیار بداندیشی دست پیشی داد وَلَوْلَا دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْاَرْضُ
در تتمیم ذکر محمود غلجهٔ و آمدن او بر سر اصفهان محمود ولد میرویس در سالی که با اسدااللّه
