بحق از بزرگترین نگهبانان زبان شیرین پارسی بود، مهلت نداد تا به این کار خطیر پردازند و در هنگام حیات نتیجهٔ کوشش و رنج چندین ساله خویش را ببینند و آن را در دسترس شیفتگان تاریخ نیاکان و دوستداران زبان اصیل پارسی نهند، دیری نگذشت که چراغ عمر استاد ما خاموش شد و ضایعهٔ اسفناکی در جهان ادب روی داد. بزرگترین شاعر عصر ما ازین جهان رخت بر بست، و شمع وجودش رو بخاموشی نهاد، اما شعلههای فروزان طبع بلند و زادههای اندیشهٔ تابناک او همچون روشنائی تابنده و جاویدان بر قلمرو زبان پارسی پرتوافکن خواهد بود.
باری پس از درگذشت استاد، وزارت فرهنگ چند نامه به خانم بهار نوشت و نسخه را از ایشان باز گرفت و بار دیگر به بایگانی سپرد تا در سال ۱۳۳۹ در کمیسیونی مرکب از: آقایان: تقیزاده و علیاصغر حکمت و استاد فروزانفر و دکتر رازانی مدیر کل اداره نگارش که به کار این گونه نسخههای خطی اداره کل نگارش رسیدگی میکردند، تصویب شد که نسخه ترجمهٔ طبری به کوشش اینجانب با نظارت استاد فروزانفر چاپ و منتشر شود و در همان سال قرارداد کار تنظیم شد و در آن قید گردید که اینجانب قسمتهای پاره شده و از دست رفته را از نسخی که در دسترس هست استنساخ و مقابله کنم و متن مزبور به هزینه ادارهٔ کل نگارش چاپ شود. و آنگاه که اداره کل نگارشی با چاپخانه دانشگاه که حروف معرب داشت برای چاپ کتاب قراردادی تنظیم کرد.
اینجانب شروع بکار کردم و در تاریخ ۲۱ شهریور ۱۳۳۹ نخستین فرم کتاب چاپ شد و هم اکنون که آغاز خرداد ۱۳۴۱ است چاپ جلد اول کتاب در دو هزار و دویست و یازده صفحه بپایان رسیده است.
و امیدوارم با عنایتی که جناب آقای درخشش وزیر فعلی فرهنگ به این گونه مواریث ملی دارند و با شیفتگی و اهتمام خاص دوست ارجمندم آقای دکتر
۲