برگه:TarikheBalami1.pdf/۲۲

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

از خاندان بلعمیان از افاضل عصر خویش بود، پدر او ابوالفضل محمد بن عبدالله بلعمی وزارت نصر بن احمد کرد و پسرش محمد بن محمد وزارت عبدالملک بن نوح و وزارت ابوصالح منصور بن نوح سامانی داشت و بامر منصور بن نوح بترجمهٔ این تاریخ اقدام نمود و خود او در مقدمه کتاب گوید: «بدانکه این تاریخ نامه بزرگست گرد آورده ابی جعفر محمد بن جرار یزید الطبری رحمه الله که ملک خراسان ابوصالح بن نوح فرمان داد دستور خویش را ابوعلی محمد بن محمد البلعمی را که این تاریخ نامه را که از آن پسر جریر است پارسی گردان هر چه نیکوتر، چنانکه اندر وی نقصانی نباشد. پس گوید چون اندر وی نگاه کردم و بدیدم اندر وی علمای بسیار و حجتها و آیتهای قرآن و شعرهای نیکو و اندر وی فایدتها دیدم بسیار، بسی رنج بردم و جهد و ستم بر خویشتن نهادم و این را پارسی گردانیدم بنیروی ایزد عزوجل، و در تاریخ اقدام باین ترجمه اختلافاتی است و سندی در مجمل‌التواریخ است که این اختلاف را بر طرف می‌سازد. صاحب مجمل‌التواریخ درس ۱۸۰ گوید[۱]: کتاب تواریخ محمد بن جریر الطبری رحمة الله علیه که از تازی بپارسی کرده است ابوعلی محمد بن محمد الوزیر البلعمی بفرمان امیر منصور ابن نوح السامانی که بر زبان ابی الحسن الفایق الخاصه پیغام داد در سنهٔ اثنی و خمسین و ثلاث مائه». ازین سند پیداست که در سن ۳۵۲ بترجمهٔ این کتاب ابتدا شده است و پس از مقدمه شاهنامه این قدیمترین سند نثر فارسی است که بدست ما رسیده است و از امتیازات ترجمه مذکور یکی آنست که بسیار مفصلست و می توان از آن دریای ژرف گوهرهای شگرف و نفایس و فواید بیشمار بدامن کرد. این کتاب چنانکه در مقدمه آن اشاره شده است بفارسی هر چه نیکوتر ترجمه شده و تمام تاریخ محمد جریر را شامل بوده است مگر آنکه نام روات و اسناد پیاپی از آن افکنده شده است و از ذکر روایات مختلف در یک مورد که در اصل عربی ذکر شده


  1. مجمل‌التواریخ و القصص نسخه تصحیح نگارنده طبع طهران

۱۹