برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۹۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۹۷ —

آتشی افروخته بود و او را میسوزانید و مکرر اتفاق افتاده که چون خطر عظیمی برای مردم کارتاژ پیش آمده بزرگان آن قوم برای استرضای خاطر بعل اولاد خود را قربانی کرده بودند.

وسیلهٔ معاش کارتاژیها عمده تجارت بود این معنی که به فنیقیه رفته محصولات مشرق زمین را از آنجا حمل میکردند و از اسپانیا و جزیرهٔ ساردنی نقره میاوردند و غلهٔ مملکت خود و همچنین جواهرآلات و اسلحه و بتهائی را که کارگرهای ایشان میساختند بخارجه برده بفروش میرساندند و برای اینکه امتیاز این تجارت و منافع آن منحصر بخودشان باشد سایر بلاد افریقا را از پذیرفتن سفاین خارجه منع میکردند.

دولت کارتاژ در تحت ریاست دو نفر رئیس بود که سال بسال باید تبدیل یابند و یک مجلس مشایخ هم داشتند مرکب از صد نفر که همه تجار معتبر متمول شهر بودند و این مجلس در کارتاژ بمنزلهٔ مجلس سنای روم بود. اما بقیهٔ اهل شهر هیچ دخالتی در امور نداشتند و اعضاء مجلس هم البته مطابق صرفهٔ تجار رأی میدادند و کار میکردند.

کارتاژها جنگی نبودند و هروقت مجبور بمحاربه میشدند از لشکریان ملل خارجه بمزدوری میگرفتند و بنابراین قشون کارتاژ از قبایل و طوائف مختلفه مرکب بود که هرکدام بزبان مخصوص تکلم مینمودند و لباس و حربهٔ خاص داشتند لکن سردار و صاحبمنصبان