خواستگاری نمود. بعضی گفتهاند پادشاه اشکانی از قبول این امر امتناع کرد و کاراکالا باین بهانه بممالک اشکانی تاخت آورد. برخی حکایت کردهاند که اردوان بالاخره قبول نموده امپراطور را دعوت کرد و او چون نزدیک طیسفون رسید در حالی که اردوان باستقبال او رفته بود از روی تزویر و خیانت فرمان بقتال اشکانیان داد و بهرحال صدمهای بپادشاه اشکانی وارد آورد و در مراجعت بمقابر سلاطین اشکانی نیز توهین نمود و آنها را نبش کرد و بالاخره در بینالنهرین قراولان خود او هلاکش ساختند (سنه ۲۱۷).
رئیس قراولان که ماکرن[۱] نام داشت جانشین او شد و اردوان چهارم تلافی صدمهای که از کاراکالا دیده بود از این امپراطور درآورد باین معنی که نزدیک واژه ناخوانا جنگ سختی واقع شد و ماکرن مغلوب گردید و مجبور شد اسرا و غنائمی را که کاراکالا از اشکانیان برده بود پس داده مبلغی هم تقدیم کند.
از آنجا که لشکریان روم بخانوادهٔ سپتیمسور علاقه پیدا کرده بودند خواهرزادهٔ مادر کاراکالا که از نسوان سوریه بود این علاقه را مغتنم شمرده لشکریان را واداشت تا پسر او را بامپراطوری برداشتند و ماکرن را گرفته بقتل رسانیدند (۲۱۸). امپراطور جدید که جوانی شانزده ساله و از کهنهٔ یکی از معابد سوریه بود که در آن خورشید را پرستش مینمودند معروف به هلیوگابال[۲]