حکمرانی او بخوشی گذشت و مردم راضی بودند. بر وفق نصایح بوروس[۱] رئیس افواج پرتورین و سنک[۲] که از فلاسفهٔ بزرگ و مربی او بود عمل میکرد و با مجلس سنا باحترام رفتار مینمود. روزی حکم قتل دو نفر را نزد او آورند که امضا کند گفت کاشکی خط نداشتم و این حکم را امضا نمیکردم اما کمکم عیاشی و بوالهوسی دامنگیر او شد. شبها در کوچهها دوندگی و حرکات سبک میکرد. بعد از آن بزن یکی از مصاحبین خود مایل شد و برای تزویج او ابتدا مادر بعد زوجهٔ خود را تلف نمود. جون بوروس سابقالذکر درگذشت یکی از متملقین را بجای او گذاشت و تمرض و آزار و اذیت مردم پرداخت و دورهٔ سلطنت تیبر تجدید شد.
از جمله شناعتهای نرن این بود که میخواست هنر آوازهخوانی خود را در انظار جلوه دهد و بدون رعایت مقام امپراطوری بتماشاخانه رفته مثل مطربها و بازیگرها آوازه میخواند و مردم را مجبور میکرد که تحسین و تمجید کنند. کمکم بواسطهٔ ارتکاب حرکات رکیکه و ظلم و تعدی در نزد رومیها بسیار مردود گردید چنانکه در زمان او وقتی برحسب اتفاق شهر روم آتش گرفت و دو ثلث شهر سوخت مردم گفتند نرن عمداً روم را آتش زده که از تماشای آن حریق تفریح کند.