مجلس سنا میخواست قیصر را ستمکار بخواند و ترتیباتی را که او داده منسوخ و باطل کند لکن بعد برای جلوگیری از فتنه و انقلاب رأی داد که باید عفو عمومی کرد یعنی احکام قیصر مصدّق و مجری شود و مخالفین او هم معاف باشند ولی آنطوان در حضور عامه وصیتنامهٔ قیصر را قرائت کرد. معلوم شد اموال خود را بخواهرزادهٔ خویش اکتاو[۱] واگذار کرده و عمارت و باغهای خود را بملت تقدیم نموده و بهر یک از افراد ناس هم مبلغی بخشش کرده است. مردم از شنیدن این وصیتنامه بیشتر نسبت بقاتلین قیصر خشمناک شدند و چون موقع رسید که حسبالرسم جسد قیصر را بسوزانند جمعیت بمجلس سنا ریخته آنرا آتش زدند و یکی از وکلای رعایا را بقتل رسانیدند و مخالفین قیصر مجبور شدند از روم فرار کنند. کاسیوس بسوریه و بروتوس بمقدونیه رفت و بین فریقین یعنی طرفداران قیصر و قاتلین او محاربه شروع شد.
اما وارث قیصر یعنی اکتاو که خواهرزادهٔ او بود جوانی بود نوزده ساله علیل و رنگپریده. چندان شجاعت و رشادت نداشت اما بلندهمت و با حزم بود. چون بروم آمد و خواست اموال قیصر را تصرف کند نقدینه را آنطوان ضبط کرده و از ادای آن ابا میکرد لهذا اکتاو املاک قیصر و اموال خود را فروخته
- ↑ Octave