به آنها شباهت داشتند. دهقان و چوپان بودند اما بواسطهٔ مجاورت با اتروسکها و یونانیها قدری متمدنتر شده بودند. با الف بای بونانی خط مینوشتند، درخت زیتون و انجیر عمل میاوردند، فلزکاری میکردند، بسبک اتروسکها بنا مینمودند، شهرهای کوچک بالای تپهها میساختند و هریک از شهرها واژه ناخوانا داشت و مردم آن ملتی بودند و دولتی علیحده داشتند و دولت را سیته[۱] یا رسپوبلیکا[۲] [یعنی مال ملت] میگفتند و از قرار مذکور اقوام لاتن قریب سی دولت تشکیل داده بودند که غالباً با یکدیگر منازعه میکردند ولی دول مزبوره هر سال یکدفعه مأمورین از جانب خود تعیین مینمودند و ایشان همه بالای کوه البن جمع شده در معبدی که برای کلیهٔ اقوام لاتن مشترک بود بجهت ربالنوع موسوم به ژوپیتر لاتن[۳] یکک گاو قربانی میکردند.
بنا بر آنچه در این فصل مذکور شد مملکت ایطالیا قبائل مختلفه داشته که در تحت عنوان واحد درنمیآمدند و همان اقوامی هم که امروز ما میدانیم از یک نژاد میباشند خودشان بالنسبه بیکدیگر اجنبی بودند. زبانشان با اینکه ابتدا یک منشأ داشته تفاوت پیدا کرده بود و حرف یکدیگر را نمیفهمیدند. متمدنترین آن اقوام در جنوب یونانیها بودند و در شمال اتروسکها و این هر دو قوم از خارج آمده بودند. مردم لاتن که نزدیک ساحل سکنی داشته تمدن این