همانروز که جنگ کان واقع شد بکی از صاحبمنصبان سواران انیبال باو گفت فرمان بده بجانب روم برویم زیرا که تا سه روز دیگر میتوانیم بالای کاپیتل شام بخوریم. انیبال اینحرف را نپذیرفت و صاحبمنصب مزبور گفت ای انیبال تو فتح کردن میدانی لکن از فتح بهرهبردن نمیدانی.
اما رومیها در همین حال بدبختی و عجز و ذلّت باز دست از مردانگی و غیرتمندی خود برنمیداشتند چنانکه انیبال بدولت روم تکلیف کرد که اسرای رومی را بمبلغ نازلی تسلیم کند مجلس سنا گفت رومیان سلامت را از غیر راه غلبه و ظفر قبول نباید بکنند و این در صورتی بود که دولت روم کمال احتباج را بمردان جنگی داشت. علاوه بر این رومیهائی را هم که در میدان جنگ کشته نشده و بوطن مراجعت نموده بودند سیاست کرد که چرا در جنگ تا جان داشتند نکوشیدند. باری انیبال در جنوب ایطالیا ماند و مشغول روگردان کردن مردم آن مملکت از رومیها گردید. بسیاری از ایتالیائیها از قبیل سامنیتها و اهل لوکانی و مردم شهر کاپو با انیبال مستعد شدند و زمستان سال بعد از وقعهٔ کان را سردار کارتاژی در آن شهر پرنعمت که محل عیش و عشرت بود گذرانید و اهل نظر گفتند لشکریان انیبال در آن نزهتسرا از مردانگی و جنگجوئی افتادند چنانکه از آن ببعد دیگر فتح و ظفری نصیب ایشان نشد و رومیها کمکم پیشرفت حاصل کردند و در سال ۲۱۱ بمحاصرهٔ کاپو آمدند. انیبال برای اینکه آنها