معروف مالیهٔ ایران که گستاخی کرده و خواسته بود مالیات پسافتادهٔ یکی از تحتالحمایگان بیگانه را وصول کند ناچار شد در برابر تهدید کارگزاران روس و رسیدن سپاهیان روسیه بینگی امام بیرون دروازهٔ تهران از ایران برود.
ناگوارترین مرحلهٔ این مداخلات اینست که مدتهای مدید ببهانهٔ امنیت و پاسبانی از اتباع خود و حفظ منافع ایشان لشکریان بیگانه در ولایات و شهرهای ایران بودهاند و چنانکه پیش ازین اشاره رفت در شهرهای مختلف حوادث ناگواری پیش آوردهاند و کسانی را که معلوم نیست چه گناهی داشتهاند بیآنکه محاکمه بکنند تنها بفرمان و فتوای افسری یا کنسولی و یا مأمور دیگری روز روشن بدار زدهاند و اینگونه کارها راحتی در مستعمرات خود نمیکردند و در آنجا اگر میخواستند کسی را نابود کنند برای حفظ ظاهر محاکمهگونهای میکردند.
یکی از مظاهر مداخلات بیگانگان در جزییات امور اقتصادی این بود که در برخی از مراکز اقتصاد کشور مردی را که هیچ برتری نژادی و موروثی و اکتسابی و عملی نداشت عنوان تاجرباشی میدادند تا واسطهٔ دادوستدهای ایشان باشد و وی بمنتهی درجه مغرور بود چنانکه در خیابانها که درشکه میتاخت درشکهچی او خود را بالاتر از آن میدانست که رعایت مردم رهگذر را بکند و خبردار بگوید زیرا اگر کسی آسیبی میدید بازخواستی در میان نبود.
یکی از مظاهر بسیار زنندهٔ این مداخلات و ناتوانی دولتهای ایران در برابر بیگانگان اینست که در جنگ جهانی اول که متفقین یعنی روسیه و انگلستان و فرانسه با متحدین یعنی آلمان و اتریش و عثمانی در زدوخورد بودند و هر دو ایران را نیز میدان جنگ کرده بودند با آنکه ایران اعلان بیطرفی کرده بود افسران سوئدی که برای تعلیم ژاندارمری آمده بودند هواخواه آلمانها و متحدین بودند و با افراد ایرانی و اسلحهٔ ایرانی و بودجهای که از خزانهٔ ایران میگرفتند حتی در نزدیکی تهران با سپاهیان