او را نیرو میدادند.
اسنادی که از پایان دورهٔ حکمرانی قاجارها در ایران مانده است نشان میدهد که استقلال ایران چگونه سست و لرزان بود و چگونه مردم کشور از آینده مأیوس بودند و تصور نمیکردند روزی برسد که ایران کاملا مستقل باشد.
در ۱۹۰۷ میلادی عهدنامهای در میان روسیه و انگلستان بامضا رسید و ایران را بسه منطقه تقسیم کردند.
در شمال منطقهٔ نفوذ روسیه بود و در آن منطقه دولت ایران حق نداشت امتیازی بانگلیسها بدهد.
در جنوب منطقهٔ نفوذ انگلیس بود و اتباع روسیه نمیتوانستند در آنجا امتیازی بدست آوردند. در میان این منطقه یک منطقهٔ بیطرف بود که در آن اتباع هر دو دولت حق امتیاز داشتند. یک نقشهٔ ایران بخط و زبان فارسی چاپ کرده بودند و حدود این سه منطقه را در آن معلوم کرده بودند.
در سال دوم جنگ جهانی اول در ۱۹۱۵ عهدنامهٔ محرمانهای بسته شد و در آن عهدنامه منطقهٔ بیطرف را از میان برده و ایران را بدو منطقهٔ نفوذ روسیه و انگلستان تقسیم کرده بودند. این برتریهایی را که بیگانگان برای خود قایل بودند کاملا حق مشروع خود میدانستند زیراکه پس از شکست ایران در ۱۲۴۳ قمری یعنی ۱۴۳ سال پیش ازین که درمیان روسیه و ایران عهدنامهٔ ترکمانچای بسته شده بود در آن عهدنامه برای دولت غالب حقوق و مزایایی منظور کرده بودند. پس از آن دولتهای دیگر که عهدنامهای با ایران امضا کردند همان حقوق و امتیازات را برای خود گرفتند و آنرا حقوق «دول کاملةالوداد» نام گذاشته بودند.
یکی از مظاهر حقوق کاملةالوداد همان حق کاپیتولاسیون بود. این برتری که بیگانگان نسبت بایرانیان داشتند سبب شده بود که در حقیقت مردم ایران بیگانگان