و چون بباکو رسیدند هریکی بسوی دیگری رفتند.
بدینسان سفارت تهی گردید. ولی در قلهک همچنان کسانی میبودند و دربار نیز ارجی نمینهاد. چون راپورت سوم لیاخوف در این زمینه است و خود میرساند که در این رنجش انگلیسیان بازخواستی از لیاخوف رفته است آنرا در پایین میآورم:
پ ۲۰۸ ستارخان |
«جناب جلالتمآبا در خصوص سؤال جناب جلالتمآب عالی در حق معامله قزاقها در جنب سفارت انگلیس و مانع شدن ایشان که کسی بسفارت التجا نکند بنده شرف دارم که تفصیل ذیل را عرض کنم از راپورتی که سابق دادم جناب جلالتماب عالی مسبوقید که قرارداد شده بود که تمام سفارت در روز اجرای کار محاصره شوند که کسی نتواند داخل شده و التجا کند اما جهت مواظبت مخصوص که در حق سفارت انگلیس شده است اینست که در پنجم ژون (روسی) (هجدهم ژون فرنگی) سفیر از سفارت مرا بتلفون دعوت کرد و گفت نظر باطلاعاتی که بایشان رسیده سفارت انگلیس بویی از کار برده و میداند چه واقع خواهد شد و قرار داده است کسانی را