برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۶۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۶۳۷
بخش سوم
 

درختها[۱] بیرون شتافته میانه میدان پیاپی بخون غلطیدند.

در گام نخست فیروزی در سوی آزادیخواهان پدیدار گردید. چیرگی اینان تا بجایی رسید که کسانی بیرون ریخته خواستند توپی را بکشند و بسوی مجلس برند.اگر خامی را کنار گزارده افسران روسی را زدندی بیگمان فیروزی بهرهٔ آنان بودی. خودداری از زدن آنها این نتیجه را میداد که بیباکانه در میدان بایستند و قزاقان و توپچیان را بازگردانند و بشلیک و آتش فشانی وا دارند.

از آن سوی لیاخوف که آگاهی از جنگ یافته بود شتابزده خود را بمیدان رسانید، و چون چگونگی را دید فرمان داد همه توپها از چپ و از راست گلوله‌افشانی کنند و کسانی را بباغشاه دوانید که توپهای دیگری نیز بیاورند. توپی که در دهانه میدان نهاده بود و گلوله مجاهدان فرصت آتش‌فشانی نمیداد آنرا هم کشیده در پناهگاه خیابان جا دادند و به آتشفشانی پرداختند.

شکست آزادیخواهان یکساعت کمابیش جنگ پیش میرفت، و در آنمیان بهبهانی و طباطبایی و دیگران که در مجلس میبودند، چون کسان جنگ نادیده میبودند و گلوله‌های توپ که مجلس میافتاد مایه ترس بسیاری از ایشان میشد، دیوار پشت مجلس را شکافته از ویرانه‌هایی که آنزمان می‌بود گذشته خود را بپارک امین‌لدوله رسانیدند، و بدینسان مجلس تهی گردید. تفنگدارانی که از آنجا و از مناره‌های مسجد جنگ میکردند و خود دسته کمی میبودند، این را دیده و ایستادگی نتوانسته سنگر تهی گردانیدند و بدینسان جنگ از آنسو فرو نشست.

ولی انجمن آذربایجان و میرزا صالح خان و کسانش همچنان ایستادگی مینمودند، و دلیرانه میجنگیدند. این بود لیاخوف دستور داد توپها را از خیابان شاه‌آباد بمیدان کشیده روی آنرا بسوی انجمن و خانه‌های بانو عظمی گردانیدند. نیز دسته‌ای از قزاقان را به پشت بام قراولخانه[۲] فرستاد که از آنجا جنگ آغاز کنند.

مامانتوف مینویسد: «توپ چند گلوله انداخت و بزودی در یکی از پنجره‌های عمارت ظل‌السلطان (گویا از خانه‌های بانو عظمی بوده) تیرانداز زبردستی با تفنگ ماوزور پیدا شد و توپچیان یکی پس از دیگری می‌افتادند. میرپنجه فرمانده توپخانه پهلوی سرهنگ لیاخوف بسختی زخمی گردید. پس از برگردانیدن توپ باین خانه، و گلوله بارانیها با تفنگ بآنجا بود که توانستند تیرانداز هراس‌انگیز را که بیش از ده تن را زده بود دور کنند.

بدینسان جنگ میرفت، و در همان هنگام توپهای دیگر همچنان مجلس را بمباران


  1. فراموش نشده که تا ده و اند سال پیش در میدان جلو بهارستان درختها می‌بودند که بریدند و بجایش گل کاشتند.
  2. در جلوخان مجلس در آنجا که بخیابان صفی‌علیشاه می‌پیچید قراولخانه‌ای میبود.