برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۵۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.
۶۳۱
بخش سوم
 

و سواران افواجی را که بکمک مستبدین و موجب احضار آنها از ولایات بطهران میآید داده آنها را در حکم قشون کربلا و انصار بنی‌امیه و تیراندازان ببدن مطهر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام شمرده‌اند و علاوه پنجاه هزار تومان پول نقد برای مخارج بدارالشوری ببانک حواله داده‌اند عموم ولایات ایران بدون استثناء غیر از تبریز با تمامی قوا با جان و مال حاضر فداکاری و جان‌نثاری مجلس شورای ملی بوده و مصمم حرکت تهران هستند دست از این نفاق بردارید و در این موقع باریک نگذارید بتحریک و اغوای انگشت های مستبدین شقاق و اختلاف در میانه بیاندازند و دشمنان خارجی موقع پیشرفت مقاصد در جنگ خانگی پیدا کنند عیب وطن بدبخت ما همین است که از همه ولایات زودتر میدرخشد و از همه زودتر ضایع میشود جسارت را بخشید، سوز دل در این فرصت تنگ باظهار این مطالب مجبور میکند. کار در تهران بسختی کشیده و هنوز بجایی منجر نشده و پانزده روز است در تهران تعطیل عمومی است و سه روز است باز عموم تجار و کسبه و اصناف شب و روز در مسجد سپهسالار مجتمع‌اند.»

(وکلای آذربایجان)

این آخرین تلگرافی بود که از نمایندگان آذربایجان به تبریز رسید. این تلگراف از یکسو نشانست که آن تلگراف ملایان چه هنایش بدی در تهران کرده بوده، و از یکسو نمونه است که نمایندگان هنوز بخود نیامده پی به نادانیهای خود نبرده بودند. چنانکه نوشته‌ایم حاجی‌میرزا حسن را تبریز به مجلس فرستاد، و چون تبریزیان از آشوب‌انگیزی او ترسیده به آمدنش خرسندی نمیدادند همان نمایندگان بتلگرافخانه آمده پافشاری نمودند که تبریزیان از سر ناخرسندی بگذرند، و چون حاجی میرزاحسن آمد امامجمعه و دیگران نیز آمدند. راستی آنست که این گرفتاری را برای تبریز نادانی نمایندگان پدید آورده بود. با اینحال آنان زبان گشاده دیگران را نکوهش میکنند. شگفت‌تر آنکه بآن نمایشهای بی‌پای اسپهان و دیگر شهرها ارج گذارده تبریز را با این آمادگیهایی که میداشت (و خواهیم دید که چکارها کرد) پایین‌تر از آنها میشماردند.

بهرحال این تلگراف در نوبت خود خشم آزادیخواهان را بملایان بیشتر گردانید همان روز آنرا با سخنانی از سوی خودشان چاپ کرده در شهر پراکندند. بدینسان تبریز نیز بازپسین روزهای «خرده مشروطه» را بپایان رسانید، و ما پیش‌آمدهای این شهر را از روز سه‌شنبه دوم تیر ماه (۲۳ جمادی‌الاولی) تا پایان جنگها در گفتارهای آینده خواهیم نوشت. در اینجا باز بتهران باز می‌گردیم که داستان بمباران را بنویسیم.

سه‌شنبه دوم تیرماه روز سه‌شنبه دوم تیرماه (۲۳ جمادی‌الاولی) در تاریخ مشروطه یکروز بیمانندی بود. کشاکش آزادیخواهی و خودکامگی که از دو سال باز در میان میبود، امروز رویه جنگ و خونریزی بخود گرفت، و مشروطه و مجلس پس از دو سال ایستادگی از پا افتاد.