برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۳۲۶

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۹۵
بخش سوم
 

سردار خواهد آمد و یک ساعت پیش از دمیدن بامداد تاخت آغاز خواهد شد. ولی سردار دیر رسید و بامداد دمیده و روشنی نیمه تابیده بود که ما راه افتادیم. در همان هنگام مجاهدان دسته‌دسته هر یکی از راهی پیش می‌رفتند. هنوز آفتاب ندمیده بود که به دشمن نزدیک شدیم.

کوچه‌باغی را گرفته پیش می‌رفتیم. این دست و آن دست ما باغ‌ها می‌بود. در پایان کوچه‌باغ کشتزار پهناوری پدید شد. در آن سوی کشتزار سنگر توپ قزاق می‌بود که در


پ ۲۸۳

یک دسته از روسیان در تبریز