برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۳۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۸۳
بخش سوم
 

پافشاری کردند. در میان ایشان نیز دسته ارشد و ضرغام بیشتر دلیری میکردند. از سوی ما نزدیک بیکصد و پنجاه تن کشته گردید که بیشتر ایشان را قره‌داغیان کشته و بیشتر از سرشان زده بودند. در سنگری که خود من میبودم از یازده تن تنها سه کس زنده ماندیم و هشت تن کشته شدند. نان و آب که برای ما آورده بودند همگی بخون آلوده و ما تا غروب چیزی نخورده بودیم و چون غروب با صد سختی از سنگر پایین آمدیم دیدم اسدآقا تنها پهلوی علی مسیو و میرزا رحیم ایستاده گفتگو می‌کند، و من چون نزدیک ایشان رفتم، و چگونگی سنگرهای خودمان را از اسدآقا می‌پرسیدم ناگهان نزدیکی ما آسیاب ویرانه‌ای را برانداخت. پشت سر آن گلوله بریختن پرداخت. ما دوباره بجنگ پرداختیم ولی چون شب فرارسیده بود زود آرامش پدید آمد، و ما سنگرها را بحاج حسین خان سپرده بخطیب بازگشتیم.

اینست آنچه آگاهی درباره این جنگ بزرگ می‌داریم و میتوان گفت در کمتر جنگی مجاهدان ابنهمه کشته میدادند.

در این جنگ یکی از کشته‌شدگان بنام از سوی دولتیان فتح‌الله آسیابان بود که نامش را برده و گفته‌ایم یکی از لوتیان مردم‌آزار دوچی میبود، و در آن آمادگیهای اسلامیه از سردستگان بشمار میرفت. مجاهدان در یک تاختی او را کشته جنازه‌اش را آوردند.

فردای آنروز از سوی غربی با کسان صمدخان جنگ برخاست ولی چند ساعتی بیش نکشید و آرامش رخ داد.

از دهه نخست فروردین نشان گرسنگی میان مردم پدیدار شد. کسانی با رخساره‌های


پ ۲۷۹

مستر باسکرویل