برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۳۰۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۸۷۳
بخش سوم
 

تلگرافی فرستاده در آن سختی کار شهر و بیمی را که از سوی بیگانگان در میان می‌بود باز نموده درخواست که سر به مشروطه فرود آورد و کشاکش را به پایان رساند.

از آن‌سوی علمای نجف که از سختی کار تبریز آگاهی یافته بودند دست به سوی سپهدار و صمصام‌السلطنه یازیده در بیست و چهارم اسفند (۲۲ صفر) تلگراف پایین به آنان را فرستادند:

«نجف ۲۲ صفر توسط انجمن سعادت رشت جناب اشرف سپهدار اصفهان جناب صمصام‌السلطنه تبریز محصور حمایت فوری دفاع عاجل بر هر مسلم واجب محمدکاظم خراسانی عبدالله مازندرانی»

ولی سپهدار و صمصام‌السلطنه در حالی نمی‌بودند که یاوری به تبریز توانند. صمصام‌السلطنه در اسپهان نشسته رسیدن سردار اسعد را که بنیادگذار آن جنبش، و این زمان از اروپا آهنگ ایران کرده در راه می‌بود، می‌بیوسید. سپهدار نیز در رشت آسوده نشسته چنین می‌خواست که اگر از دربار سپاهی به سرش نفرستند به تکانی برنخیزد، و معزالسلطان و یفرمخان و دیگران به او چیرگی نمی‌توانستند.

با این گرفتاری سال ۱۲۸۷ پایان یافت و ما پیشامدهای سال نو را جداگانه خواهیم نوشت. در اینجا ناچاریم رشته را بریده کمی هم از خوی و سلماس و همچنین از تهران که این هنگام داستان‌های بزرگی در آنجا نیز رخ می‌داد بپردازیم.

جنگ‌های خویچنانکه گفتیم مجاهدان چون خوی را گشادند عمواغلی از تبریز به آنجا رفت. نیز انجمن امیرحشمت را فرستاد. از آن‌سوی اقبال‌السلطنه آسوده نشسته دسته‌های کردان را به آبادی‌های پیرامون خوی فرستاد که تا سه فرسخی به دست گرفتند، نیز با دستور او اسماعیل‌آقا شکاک (سیمکو) با کردهای خود به پیرامون‌های خوی آمد.

عمواغلی از یک‌سو نیرو می‌بسیجید که کسان بسیاری از یکان و آن پیرامون‌ها پیاپی می‌رسیدند و به مجاهدان می‌پیوستند. یک دسته از ارمنیان نیز به سردستگی سامسون نامی از سرجنبانان داشناکسیون به آنان پیوستند. همچنین کسانی از گرجیان بمب‌ساز به آنجا درآمدند. در ارومی نیز این هنگام جنبشی میان مجاهدان آنجا می‌بود، و یک دسته از ایشان به سردستگی میرزامحمود سلماسی و مشهدی‌اسماعیل به یاری مجاهدان خوی شتافتند.

از یک‌سو نیز عمواغلی به سامان شهر کوشیده با بدخواهان مشروطه که در خوی نیز فراوان می‌بودند و از دشمنی‌های نهانی باز نمی‌ایستادند نبرد می‌کرد.

چنانکه گفتیم در اینجا نیز اداره‌های قانونی از عدلیه و شهرداری و شهربانی باز شد. نیز انجمن به ریاست حاجی علی‌اصغرآقا از بازرگانان بنام خوی برپا شد. نبز به پشتیبانی عمواغلی و مجاهدان میرزاحسین رشدیه دبستانی برای بچگان بنیاد نهاد. میرزا آقاخان مرندی روزنامه‌ای به نام «مکافات» پدید آورده به پراکندن پرداخت.

اما جنگ‌های آنجا، عمواغلی نخست نامه‌هایی به اقبال‌السلطنه و سران کرد نوشته