اما از سوی غربی حاجی صمدخان دستهای از سپاه خود را با سرکردهای در سردرود نشانده خود او با توپخانه و انبوه سپاه آهنگ قراملک کرده در آنجا بنگاه گرفت. نیز شام غازان که در شمال غربی آنجا نهاده و از آبادیهای نزدیک شهر است و تا کنون تهی میبود، محبعلیخان را با دستههایی بدانجا فرستاد که شبانه درآمده نشیمن گرفتند و سنگر ساخته جای خود را استوار کردند. پیدا بود که دولتیان نقشه نوی را کشیدهاند و صمدخان میخواهد این بار از این سویها به شهر تازد، و چنانکه سپس دانسته شد چگونگی این بوده که چون سلطان عبدالحمید در استانبول مشروطه عثمانی را برانداخته بوده محمدعلیمیرزا آن را دستاویز گرفته و نامهای به عینالدوله نوشته و چنین گفته «عثمانیان مشروطه را برانداختند، ولی شما با آنکه خودتان از خانواده پادشاهی میباشید به برانداختن شورش تبریز دلسوزانه نمیکوشید». عینالدوله از این نامه به تکان آمده و به صمدخان پیام فرستاد که برای گفتگو به سردرود خواهد آمد، و همراه سالار جنگ بختیاری به آنجا آمده که دو شب مانده، و با صمدحان فراهم نشسته و این نقشه را کشیدهاند که او به قراملک رفته شام غازان رت نیز بگیرد. و روز دوازدهم صفر (۱۴ اسفند) او با سپاهیان خود از قراملک و شام غازان و سردرود، و عینالدوله و ارشدالدوله از باسمنج و بارنج، ورحیمخان از پلآجی به یک تاخت همگانی پردازند.
پ ۲۶۹ |
حاج علی عمو |
بدینسان نقشه تاخت بزرگی (همچون تاخت سوم مهر) کشیدهاند و چون لوتیان قراملک از آغاز جنگ هوای دولت را داشته زبانها در آن راه کشیده بودند و از آنسوی در این نقشهای که کشیده شده بود، نیاز بسیار به جانفشانیهای آنان میبود، برای دلجویی از آنان با پیشنهاد صمدخان، عینالدوله به هر یکی لقبی از «رشیدالایاله» و «منصور دیوان» و مانند اینها داده و فرمانها نوشته شده. عینالدوله دیشب در سردرود میبوده و بازگشته. صمدخان نیز کوچیده به قراملک درآمده و سپاه به شام غازان فرستاده. این بوده