مینویسد: سه تن زخم بیزیان برداشتهاند.
از بیست و هفتم دی خاموشی بود. پس از یک هفته هم محرم فرا رسید و هردو سو به کارهای آن ماه پرداختند. در شهر سوگواری و دستهبندی از سالهای پیش کمتر نبود و دوازده روز همچنان سرگرم بودند. در باسمنج و سردرود نیز همین کار را داشتند. اینست تا پانزدهم بهمن آسایش و خاموشی بود. در آغاز محرم حاجیصمدخان آگهی به چاپ رسانیده و پراکنده کرده که بهترین نمونه از گمان و رفتار دولتیان درباره مشروطهخواهان میباشد و نیک میرساند که چگونه صمدخان به زور خود امیدمند میبود و شهر را در چنگه خود میپنداشت. اینست آن را در اینجا میآوریم:
بسم الله الرحمن الرحیم
عظم الله اجورنا و اجورکم بمصابنا بالحسین علیهالسلام
«این بنده که حاجیصمدخان مراغه هستم و با اردو و استعداد بجهت تنبیه اشرار از جانب سنیالجوانب اعلیحضرت قدرقدرت قویشوکت همابونی ارواحالعالمین فداه بر سردرود آمدهام محض اعلان و اطلاع آقایان اهالی شهر تبریز مکنون ضمیر خود را مینویسم که اولا عموم اهالی تبریز رعیت پادشاه جمجاه اسلامپناه هستید و مکنون ضمیر پادشاه اسلام اینست که عموم اهالی آسوده و مرفهالحال بوده و مشغول دعاگویی ذات ملکوت صفات اقدس همایون باشند و امثال بنده را که مأمور این امر فرمودهاند مقصود اینست که به اشرار تنبیه شده و فقرا و ضعفاء تماماً در امن و امان آسوده و راحت باشند لهدا این اعلام را به عموم اهالی و دوستان و سایرین که اهل وطن هستند و در یک مذهب و ملت هستیم باید موافق شریعت نبوی و اثناعشری راه برویم و متمردین و خائنین که به عیال و اولاد و مال و جان و عرض و ناموس مردم دستدرازی مینمایند به یاری خداوند تبارک و تعالی بالمره آنها تنبیه و قلع و قمع بشوند و در این میانه مبادا خدانکرده به یک نفر از اهالی فقیر و ضعفای تبریز تعدی بشود اینست که اطمینان از جانب خود و دولت میدهم که هر کسی قادر است اهل و عیال و خانه و اثاثالبیت خود را بردارد و از شهر خارج برود. از سردرود الی هشترود به هرجا برود جان و مال او در امن و امان خواهد بود. و اگر نتواند از شهر بیرون بشود و موقع تنبیه اشرار برسد خودشان و اهل و عیال خودشان به یک طرف کشیده و معلوم نمایند که مطیعین هستند یا اینکه علم و بیرق نصب نمایند که به اهالی اردو معلوم شود که اینها یاغی دولت و ملت و شریعت نیستند باز در امن و امان خواهند بود و اگر غیر از این نمایند وزر وبال هر کسی بگردن خود و خدا و رسول در میانه بنده و آنها شاهد باشند که خودشان را بیجهت به میان بلا و آتش انداختهاند آنوقت هر کسی اختیار خود را دارند. این نکته را باید شما حالی شوید نهتنها بنده در این عقیده هستم تمام مأمورین دولت و مأموریتشان اینست که در حق علما و اعیان و فقراء که مذهب دین محمدی (ص) دارند و