فرانسه خریده بودند، و گویا نخست بار میبود که در ایران شصتتیر بکار میرفت.
از چیزهای شنیدنی آنکه فرمانده این شصتتیرها رضاخان سوادکوهی میبود، که سپس بپادشاهی ایران رسید و خاندان پهلوی را بنیاد گزاشت. و خود بیست سال با توانایی و کاردانی بسیار فرمانروایی کرد.
پ ۲۵۹ |
آقا بالاخان سردار افخم (یکی از بدخواهان بنام مشروطه) |
اینها آمادگیهای دولتیان میبود، و از اینسو آزادیخواهان چنانکه گفتهایم از آنکه در آغاز جنگ میبودند بسیار نیرومندتر گردیده از هر باره به استواری افزوده بودند. بویژه پس از بهم زدن دستگاه اسلامیه و تهی گردانیدن دوچی که چون دستههایی به بیرون فرستادند و سلماس و خوی و مرند را گشادند، بار دیگر بشمارهشان افزود. زیرا دستههایی از روستاییان بشهر آمده تفنگ گرفته بمجاهدان پیوستند. از آنسوی در همین روزها که سخن میرانیم یکدسته ارمنی که «کمیته داشناقسیون» به پیروی از «کمیته سوسیال دموکرات» روسی از قفقاز فرستاده بود بسردستگی کریخان به تبریز رسیدند.
در این هنگام خود «شورش» نیرومندتر گردیده، گذشته از جنبشهایی که در تبریز و دیگر شهرهای آذربایجان پدیدار میبود، در قفقاز در میان ایرانیان و همدستانی که از گرجیان و روسیان میداشتند، تکانی پیدا شده و در همین روزها بود که با معزالسلطان و دیگران گفتگو میکردند و بنیاد شورش گیلان را میگذاردند. نیز در همین روزها بود که در اسپهان جنبش پیدا شده و صمصامالسلطنه و بختباران بآن شهر دست یافته بودند. پیداست که اینها گذشته از هر چیزی باستواری دلهای تبریزیان میافزود.
دربارهٔ تفنگ و افزار جنگ نیز در آن چند ماه پیشرفت رخ داده پنجتیر فراوان شده بود.
پ ۲۵۹
آقابالاخان سردارافخم (یکی از بدخواهان بنام مشروطه)