این سرکردگان هر یکی با سپاه خود پس و پیش بباسمنج درمیآمدند. از جمله شجاعالدوله (حاجی صمدخان) در چهاردهم آذر (۱۰ ذیالقعده) چاپاری از تهران رسیده پس از دیدن عینالدوله روانه مراغه گردید که سوار و سرباز از آنجا گرد آورد و خواهیم دید بچه کارهایی پرداخت.
یک کاری که در همان روزها در تبریز رخداد و میباید در اینجا بنویسیم این بود که برخی از نمایندگان انجمن بکنار رفتند و دوباره دوازده تن که در پایین باد میکنیم، از سوی کمیسیون اعانه و سران آزادی، برگزیده شدند و ستارخان و باقرخان نیز پیروی از مردم نموده خرسندی نشان دادند. این نامهای دوازده تن که میشماریم:
مبرزا محمدتقی طباطبایی، شیخ محمد خیابانی، مشیرالسادات، شیخ اسمعیل هشترودی، حاجی شیخ علیاصغر، میرزا اسماعیل نوبری، میرزا حسین واعظ، حاجی مهدی آقا، حاجی میرزا علبنقی گنجهای، حاجی میرزا ابراهیم تاهباز، مشهدی محمدعلی مطبعه، حاجی میرمحمدعلی اصفهانی. میرزا محمدتقی این بار نیز رییس بربرگزیده شد.
چنانکه در پیش گفتیم قلعه وانباشی نامی را همراه آقا میرکریم با داستان مراغه دسته تفنگچی روانه مراغه کردند که غله آنجا را بشهر باز کنند. نیز مردم را بمشروطه خوانند. اینان نخست به بناب رسیدند. در آنجا مردم پیشواز باشکوهی کردند و چون دو روز در آنجا ماندند روانه گردیده در بیست و پنجم آبان (۲۱ شوال) بمراغه رسیدند. مراغیان نیز پیشواز کرده پذیرایی کردند و خواه و ناخواه سر بمشروطه فرود آوردند. حسام نظام نامی بحکمرانی گمارده شده انجمنی برپا گردید. حاج میرزا محمدحسن مقدس که ملای پارسای گوشهنشینی میبود او را هم بانجمن آوردند. هرروز در مسجد حجةالاسلام مردم گرد میآمدند و بر منبر ستایش از مشروطه میشد.
در اینمیان قلعه وانباشی و کسانی از همراهان او دست از آستین درآورده آزار بمردم دریغ نمیگفتند،
پ ۲۵۶
عینالدوله