را دانسته از راه بازگشتند. بدینسان تلاشها بیهوده گردیده آن همه جانها نیز نابود شد. از آنسوی در لشگر عینالدوله میرپنجه کاظمآقا از سرش تبر خورده همان دم جان سپرد و جنازه او را بتهران بازگردانیدند. چنانکه نوشتهاند چهل تن کمابیش در این جنگ کشته یا زخمی شد، و با آنکه مجاهدان بنقشه خود پیشرفت دادن نتوانستند، باز لشکر عینالدوله سخت بهم خورد که اگر قزاقها نبودندی دیگران همگی از هم پراکنده هرکسی بسویی گریختی.
از این پس دولتیان هوشیار افتاده بنگهداری خود کوشیدند، و چون دستهدسته سپاه از تهران میرسید بسنگربندی پرداخته در برابر سنگرهای خیابان و مارالان در ساری داغ و آن کنارها سنگر پدید آوردند. در این هنگام در بسیاری از شهرها جنبش نمودار شده بیم بر آشفتگی میرفت. از جمله در تهران دستهبندیها شده مردم آماده شورش میبودند. در رشت گروهی از آزادیخواهان در کونسولگری عثمانی نشیمن میداشتند. در تالش از دیرباز جنگ و خونریزی پیش میرفت. در خراسان شورش آغاز میشد. از هرسو دشمنی بشاه قاجار مینمودند. ولی محمدعلیمیرزا بهیچیکی پروا ننموده تنها به تبریز میپرداخت و پیاپی سپاه و برگ و ساز بآذربایجان میفرستاد. در روزنامه اقیانوس در همین روزها فهرستی از لشکرهایی که بآذربایجان فرستاده میشد یاد کرده که ما آنرا در اینجا میآوریم:
عده سپاه نصرتپناه که مأمور آذربایجان شدهاند
« (۱) سوارهٔ بختیاری که برای تهیه آذوقه جلوتر رفتهاند ۲۵۰ نفر (۲) فوج دماوند بسرکردگی جناب انتخابالدوله (۳) فوج فدوی و فوج مخبران و همدان بسرکردگی جنابان سرداراکرم و منصورالدوله (۴) توپخانه دو باطری بسرکردگی جناب ناصرالممالک (۵) فوج فراهان بسرکردگی جناب یاسرالدوله (۶) ایضاً سواره بختیاری ۳۵۰ نفر (۷) سواره قزوینی بسرکردگی جناب غیاث نظام (۸) اردوی مراغه بسرداری جناب شجاعالدوله سردارمقتدر (۹) اردوی قراجهداغ بسرداری جناب سردارنصرت (۱۰) اردوی قزاق بفرماندهی جناب کاظم آقا.
ریاست سواره کلیه با جناب سردار ظفر است و ریاست پیاده با جناب سردار ارشد. امارت کل قشون و اردوی حاضر تبریز که در تحت ریاست جنابان امیرمعزز و سالارجنگ استه با جناب اجل آقای امیرافخم است. تمام رؤسا و سرکردگان و فرماندهان کلا در تحت امر و فرمان حضرت مستطاب اشرف امجد والایندگان شاهزاده عینالدوله فرمانروای کل مملکت آذربایجان دامت شوکته میباشند.
بموجب خبر تلگرافی جناب اقبالالسلطنه ماکویی سه اردو حرکت داده است که یکی بخوی و دیگری بمرند و سومی بصوفیان رسیده است و سرکردگی آنها با جنابان سالار مکرم و ایلخانیست».