آذر ماه (۲۷ شوال) بود.[۱]
بدینسان فیروزیها پی هم رخ میداد. لیکن در همان هنگام برخی داستانهای اندوهانگیزی نیز روی می نمود. زیرا دشمنان مشروطه باز هم بیکار ننشسته دست از کینهجویی برنداشته بودند. از جمله ضرغام و برادرش سام که همراه رحیمخان از کنار تبریز بقرهداغ رفتند. این زمان با چند صد سوار همراه خود در چند فرسخی شهر دیهها را یغما میکردند و هر دیهی که ایستادگی مینمود با جنگ و کشتار بآنجا دست مییافتند. یکی از آنها دیه مجونبار بود که ارمنینشین است و کلیسای بزرگ و استواری دارد. روز چهارشنبه بیستم آبان (۱۶ شوال) ناگهان گرد آنجا را گرفتند. ارمنیان بجنگ برخاسته هشت ساعت دلیرانه ایستادگی کردند. ولی چون شماره سواران فزونتر میبود سرانجام شکست یافتند و زنان و فرزندان خویش را بکلیسا گرد آورده آبادی را برای تاراج بآنان واگزاردند. سواران دیه را یغما کردند و بکلیسا چهار توپ زدند. ولی به آنجا دست نیافتند. در این پیشآمد هیجده تن از ارمنیان (سه زن و پانزده مرد) کشته شده ده تن زخمی گردیدند. از سواران نیز دستهای بخاک افتادند.
در آن هنگام که آن فیروزیها و این ناگواریها در بیرون رخ میداد آرامش و سامان در درون شهر در درون تبریز آرامش و سامان بیمانندی فرمانروا میبود و مردم از هر باره در خوشی میبودند. نان و خواربار نیز فراوان یافت میشد. آن شهری که یکماه پیش پربیمترین شهرهای ایران شمرده میشد کنون ایمنترین شهری میبود. در این باره چه بهتر که نوشتههای کتاب آبی را بگواهی آورم. مستر راتسلاو جنرالکنسول انگلیس در نامه خود بسفیرشان در بیست و هفتم آبان (۲۳ شوال) چنین مینویسدـ
«در درون شهر ایمنی هرچه بهتر برپاست، و راستی کوی مسیحان و بیگانگان چندان ایمن و آسوده است که تاکنون هر گز نبوده... همه بیگانگان از رفتار و کردار آزادیخواهان در این چندگاهه شورش خوشنودی مینمایند. جر ووسیان کسی سخن از ترس نمیراند.»
تنها خردهای که نماینده بریتانی به آزادیخواهان تبریز گرفته داستان «اعانه» است که با زور وسختی از توانگران گرفته میشد. در این باره در روزنامه «ناله ملت» نیز نوشته شده، و خود مشروطهخواهان پوشیده نمیداشتند که در آن باره سختی بسیار میکنند. چه این سختی ناچاری میبود. آنهمه دررفت جنگ را که بایستی دهد؟... از آنسوی گله و ناله از برخی توانگران که بدخواه مشروطه میبودند سر میزد. دیگران خود خواهان مشروطه میبودند و بدلخواه پول میپرداختند. زیرا گذشته از مشروطهخواهی این میدانستند
- ↑ درباره یادداشتها ۲۸ شوال نوشتهاند. ولی گویا روز درآمدن مجاهدان را بمرند خواسته باشند.