گفتار چهاردهم
چگونه مشروطهخواهان بشهرگشایی برخاستند؟...
در این گفتار سخن رانده میشود از گشادن مشروطهخواهان شهرهای آذربایجان را، و از دیگر پیشامدهای آنزمان تا هنگامیکه لشکرها دوباره گرد شهر را گرفتند.
تهی شدن دوچی و سرخاب از ملایان و دولتیان و برخاستن عینالدوله خوشترین روزهای تبریز از کنار شهر، یکدور نوی را در تاریخ کوششهای تبریز، بلکه در تاریخ مشروطه باز کرد. مشروطهخواهان پس از چهارماه کوشش بدینسان فیروز درآمدند، و مشروطه پس از آنکه بآخرین پایه رسیده بود و بیم برافتادنش میرفت بدینسان نیرومند گردید.
این پیشامد نتیجههایی را در پی میداشت:
نخست: مشروطهخواهان در تبریز میدان یافته به برپاگردانیدن ادارهها و دیگر کارهای بزرگ پرداختند.
دوم: آزادیخواهان در همهجا شادمان گردیده از برافتادن مشروطه بیبیم شدند، و در تهران و دیگر جاها جنبشها آغاز یافت.
سوم: بیگانگان که بکوششهای تبریزیان ارج نگزارده امیدی به پیشرفت آن نمیداشتند از این فیروزی ناچار گردیدند اندیشه و گفتار خود را دیگر گردانند.
درباره سامان شهر، از همان روزی که دوچی و سرخاب از دولتیان تهی گردید، ستارخان و باقرخان و انجمن ایالتی بآن کوشیدند که در شهر ایمنی در کار و بازارها بازگردد. دشمنیها که کسانی با آزادیخوان کرده بودند اینزمان بهمه آنها پرده کشیده دنبال نکردند. با مردم دوچی و سرخاب و ششکلان مهربانی بسیار نمودند. مردم قراملک که ایشان نیز زینهار خواسته بودند سردار زینهار داده از گذشته چشم پوشید. گذشته از سپارشهای پیشین روز یکشنبه بیست و ششم مهر (۲۲ رمضان) در شهر جار کشیدند که هرکسی از آزادیخواهان که یکی را بیازارد کیفر سختی خواهد دید. نیز کسانی از سوی سردار و سالار بدوچی و ششکلان گمارده شدند که مبادا کسی از مجاهدان و سردسنگان در آنجا بمردمآزاری پردازد.
در همان روزها بگشادن ادارههای نظمیه و عدلیه و بلدیه و معارف کوشیده بهرکدام