برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۲۱۱

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۷۸۲
 

پرداختند. از آنسوی خود سالار با دسته‌یی از سرقله جنگ و شلیک آغاز کردند. دولتیان که چنین تاختی را گمان نمی‌بردند سراسیمه گردیده بهم برآمدند ولی ایستادگی کرده بجنگ پرداختند. سه ساعت جنگ سخنی برپا و آوای تفنگ و غرش توپ و نارنجک بهم درآمیخته شهر را تکان میداد. پیش از سفیده بامداد مجاهدان بازگردیدند.

ابن نبز فیروزی دیگری از مجاهدان بود. زیرا این چیرگی از آنان و تاختنشان بسر لشکرگاه عین‌الدوله، در دولتیان سخت هناییده بیکبار دلهای ایشان را پر از ترس و نومیدی گردانید.

از جنگ روز سوم مهر در لشگرگاه عین‌الدوله افسردگی پدید آمده بود، و این تاخت شبانه مجاهدان آنرا بیشتر گردانید. و این بود از اینروز بسیاری از سربازان و سرکردگان بآهنگ گریز افتادند و چنانکه درباری اردبیلی می‌نویسد، هرشبی یکدسته از آنان گریخته خود را بیرون می‌انداختند، و عین‌الدوله در کار خود درمانده نومیدانه روز می‌گزاشت.

شب آدینه که بدینسان پرشور و فیروزی‌آور بود روزش پرشورتر بازپسین شکست سپاه ماکو و فیروزی‌آورتر گردید. در این روز بود که فیروزی بزرگتری بهره مشروطه‌خواهان گردیده.

گفتیم سپاهیان ماکو خود را بر سرپل‌آجی رسانیده در آنجا استوار نشستند و هر زمان دلیرانه جنگ آغاز میکردند. اینان دشمن هراس‌انگیزی می‌بودند و چون راه جلفا را گرفته بکاروانیان راه نمیدادند در شهر قند و چای و نفت و دیگر کالاهای روسی نایاب شده بود. آنگاه آزادیخواهان از قفقاز و گرجستان که بیاری تبریز می‌شتافتند و یا تفنگ و فشنگ می‌آوردند اینان جلو را میگرفتند. پس از همه اینها روسیان بسته‌شدن راه جلفا را دستاویز گرفته در این هنگام باریک پیاپی ایراد میگرفتند. از هر باره بایستی بچاره این دشمن پرداخت و چون دسته‌ای از ایشان در خانه‌های روسی جا گرفته بودند بایستی کاری کرد که بآنخانه‌ها نیز زیانی نرسد. کاری باین سختی مجاهدان آنرا بآسانی انجام دادند.

شب آدینه چهل تن از ایشان با دستور سردار از راه گامیشوان روانه گردیده اسبهای خود را در آن آبادی گزارده و از رود آجی گذشته بروی پشته‌های آن‌ور سنگر گرفتند. از اینسوی چون روز شد دویست تن از جنگجویان قره آقاج و چرنداب و لیلاوا همراه سرکردگان خود از مشهدی محمدصادق خان و حسن‌آقا قفقازی و حاجبخان پسر علی‌مسبو و مددعلیخان و دیگران بفرماندهی حسین‌خان باغبان بآهنگ جنگ بسر پل‌آجی تاختند.

بنه و لشگرگاه سپاه ماکو در آناخاتون می‌بود. ولی دسته‌هایی از ایشان پیش آمده و در آنسوی رود سنگر میداشتند. نیز دسته‌ای از یکه‌تازان پل را گذشته در اینسو