و یا بگفته روزنامهها «رأفت ملوکانه» را که همراه آورده بود بدینسان بمردم میرسانید. از لشکرگاه شاطرانلو دو تیر توپ انداختند و از خیابان پاسخ آنها را با توپ دادند. تا یکساعت این غوغا برپا میبود تا فرونشست. سواران که پیش تاخته بودند کاری نتوانسته پس نشستند. همچنین از سوی امیرخیز و دروازه استانبول بهرهای نبرده بازگشتند. بنوشته بلوای تبریز در خیابان بیست و پنج تن سوار و دو تن سرباز، و در امیرخیز هفت تن از ایشان کشته گردیدند. ولی از مجاهدان بکسی آسیب نرسید.
باید دانست که مجاهدان چون از پشت سنگر جنگ کردندی و بیباکی نمودندی از آنان کمتر کشته شدی. لیکن این نیز هست که کشتگان خود را تا توانستندی کمتر نشاندادندی
پ ۲۳۱
شادروان علی مسیو با سران آزادیخواهان تبریز و دیگران
این پیکره در سال ۱۲۸۵ برداشته شده بوده و اینست ضرغام نیز در میان ایشان دیده میشود
تا مایه زباندرازی بدخواهان نگردد، این شمارشهای حاجی ویجویه از آن راه است. این آنچه را که از کسی شنیدی نوشتی. اینست شماره کشتگان دولتیان را نیز کمتر میدهد. دولتیان کشتگان خود را تا توانستندی با خود بردندی و این نشدنی بود که مجاهدان از همگی آنها آگاه باشند.
شب چهارشنبه در شهر آرامش، ولی همه آزادیخواهان از پیش آمد کشته شدن