برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۳۷

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۷۱۰
 

برگزیده‌شدن را نپذیرفتی. ناچار کسانی خود خواستار گردیده نمایندگی را پذیرفتند، که ما از آنها جز نامهای میرزا محمدتقی طباطبایی و حاجی مهدی آقا و سید حسینخان عدالت و میرزا اسمعیل نوبری را نمیدانیم. میرزا محمد تقی رییس انجمن گردید.

برای پیشرفت کارها به پول نیاز میبود. مجاهدان تاکنون پول نمی‌گرفتند و این نشانی از مردانگی ایشانست که توانگر و بیچیز، بی هیچ چشمداشتی آن جانفشانیها را می‌نمودند. ولی این همیشه نتوانستی بود و بایستی، برای بیشتر آنها روزانه داده شود. از آنسو برای خریدن فشنگ و تفنگ و دررفتهای دیگر نیز نیاز بپول می‌داشتند.

از اینرو کمیسیونی بنام «کمیسیون اعانه» برپاگردانیدند که رسیدها چاپ کرد، و از روی دفتر و حساب از توانگران بپول‌گرفتن پرداخت و برای مجاهدان (هر تنی روزانه چهار قران) مزد نهاد. نیز در امیرخیز و خیابان نانوایی باز کرد که مجاهدان نان از آنجا گیرند.

در میان مجاهدان تا کنون فرماندهی و فرمان‌بری نمی‌بود، و آنان با یکدیگر جز برادرانه راه نمیرفتند. آری کسانی در آن یکماه جنگ کاردانی و دلیری از خود نشانداده برتری بدیگران یافته بودند، ولی نام برتری در میان نمی‌بود. در ابنهنگام هر گروهی را دسته‌دسته گردانیده بهر ده با بیست تن یک فرماندهی (از همانان که در سایه دلیریها و کاردانیهای خود برتری یافته بودند) برگزیدند.

مجاهدان که از نخست می‌بودند خودشان تفنگ - از پنج‌تیر و ورندل و مانند آن - میداشتند و فشنگ نیز خودشان مبخریدند. ولی چون در این روزها کسان دیگری بآنان می‌پیوستند و در جنگ همگامی می‌نمودند برای آنان در انبار ارک را باز کرده یک گونه تفنگی بیرون آوردند که «شاسپو» نامیده می‌شد. مسیو شاسپو نامی در فرانسه در چهل و اند سال پیش، این تفنگها را ساخته و چند سالی رواج میداشته تا جای خود را به گونه بهتری داده، و گویا در همان هنگام برای ایران خریداری شده که در انبار میخوابیده.

اینها فشنگ‌های کاغذی میخورد و در برابر پنج تیرهای آلمانی و روسی کاری از آنها پیش نمی‌رفت . تفنگسازان تبریز کالیبر آنها را دیگر می‌گردانیدند که فشنگ ورندل میخورد. ولی از این نیز سود بسیاری دیده نمیشد، و این تنها غیرتمندی مجاهدان میبود که کاری پیش می‌برد.

چون مجاهدان بفشنگ نیز نیاز میداشتند چند جایی را برگزیدند که هر کسیکه نیاز پیدا کرد فشنگهای تهی‌شده را بدهد و فشنگهای پر بگیرد، و غدغن گردید که هیچ کسی گلوله هوایی نیندازد.

نیز ستارخان غدغن کرد که مجاهدان بکسی چیرگی نکنند و کسی را نیازارند و از هیچ‌جا چیزی نگیرند.

نیز مجاهدان را بدسته‌هایی بخشیدند که همیشه یکدسته در سنگرها باشند و دیگران