برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۳۴

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۷۰۷
بخش سوم
 

تلگراف رحیمخان

«طهران بعرض خاکهای اقدس مقدس اعلی ارواحنا فداه اقدامات دو روز قبل تمام اشرار محلات با توپ و تفنگ بیکدفعه سر محله شتربان و سرخاب ازدحام و تا مغازه‌های مجیدالملک بورش آورده مغازه‌ها را غارت و بامهای آنجاها را سنگر کرده بودند از اینطرف سوار جلوگیری نموده بعد از زد و خورد زیاد دو نفر سرباز از اینطرف و پنج نفر هم از اشرار مقتول بعلاوه زخمدار زیاد شکست شده فرار کردند فعلا دو روز است اشرار بکلی تا یک اندازه مغلوب و مضطرب بوده‌اند از غلام این دو روز را بعلت نبودن فشنگ اقدام و دنبال نشده اکثر سوار تفنگ‌شان روسی فشنگ‌شان بکلی تمام الآن یکعدد فشنگ روسی در همه سوار پیدا نمی‌شود غلام تاکنون آنچه از قوه به فعل آمده تحصیل و مصرف کرده حالا از هیچ‌جا ممکن ندارد حضرت اجل سپه‌سالاراعظم مخابره کرده بودند از جنرال قونسولگری سی‌هزار فشنگ دریافت دارم ندادند مطلب جوابیه ایشان را که بغلام نوشته بود جهت اطلاع خاطرمقدس رج شده»

«در مسئله ممهوده مثل اینکه چندین دفعه خواهش کرده‌اید و دوستدار جواب داده‌ام با دلایلی که در پیش خود دوستدار است از قبول آن معذورم و در قبول آن نتیجه خوبی نمیدانم در هر حال تکلیف خودتان است برای سواره اسباب مدافعه فراهم بیاورید غلام بعد از یأس مراتب را بحضرت آقای سپه سالار اعظم تلگرافاً عرض نموده هنوز جواب نرسیده حالا نمیدانم تکلیف غلام در خصوص قشنگ و حقوق سوار چه چیز است با این قحط و غلای شهر سوار بیچاره چه بکنند جسارت بعرض شد غلام رحیم چلبیانلو مهریارحیم»

از این تلگرافها پیداست که چه رنجشهایی در میان سران دولتیان می‌بود که هر یکی از دیگری بد میگفته، و هر یکی خود را کاردان‌تر میشمارده. از تلگراف رحیمخان معنی «مسئله معهوده» بیکبار روشن میگردد. کونسولگری فشنگ بدولتیان میداده. چیزیکه هست در این بار نداده.

اینکه در این تلگرافها از بی‌پولی و بی‌قشنگی مینالیده‌اند تا اندازه‌ای دروغ می‌بوده، و چنین میخواسته‌اند که در برابر نافیروزیها دستاویزی یاد کنند، نیز تا توانند پول و فشنگ بیشتر بدست آورند.

روزنامه حبل‌المتین کلکته نسخه تلگرافی را از محمدعلی‌میرزا برحیمخان پراکنده گردانیده که روزنامه‌های شمس استانبول و انجمن تبریز نیز نوشتند. و آن تلگراف تاریخ « ۹ جمادی‌الاخری» را میدارد که باید گفت در روزهای نخست جنگ فرستاده شده چیزیکه هست ما دلیل براستی آن تلگراف ندیده‌ایم، و در میان تلگرافهایی که شاه با سروزیر یا دیگری در آن روزها برای رحیمخان فرستاده و اکنون در دست ماست، این