باز جنگهای سخت روزهای یکشنبه و دوشنبه چهارم و پنجم مرداد (۲۷ و ۲۸ جمادیالاخری) تاختی از سوی دولتیان رخ نداد، وجنگ از سنگرها پیش میرفت و توپ و تفنگ کار میکرد در همانحال حاجی ابراهیم صراف بنمایندگی از رحیمخان برای گفتگوی آشتی آمده بود، امروز یکشنبه پاشابیک که یکی از مجاهدان دلیر و خود نگهبان بازار میبود، چون در جنگهای دو روز پیش زخم برداشته بود درگذشت . مجاهدان از مرگ او اندوهناک گردیدند. این از پاکدلیهای مجاهدان میبود که یکدیگر را دوست داشتندی و کسیکه شایندگی مینمودی پیش دیگران ارجمند میگردیدی. این پاشابیک در اندک زمانی در دلها جا پیدا کرده بود. ستارخان نگهبانی بازار را بمشهدی محمدعلیخان سپرد.
روز سهشنبه ششم مرداد (۲۹ جمادیالاخری) جنگی از سوی خیابان آغاز گردیده آواز شلبک برخاست و توپها نیز غریدن گرفت. امروز شجاع نظام پیشگام گردیده میخواهد هنری نماید. اینمرد بیش از دیگر سرکردگان آرزومند چیرگی بشهر میبود و بیش از دیگران میکوشید در روزهای جنگ خود او از بالای مناره صاحبالامر به تیراندازی پرداختی و کمتر گلوله او بنشانه نخوردی . محسنخان کوژپشت از سواران او نیز همین رفتار را کردی. این دو تن از شهر کسان بسیاری را کشته بودند.
نخست دولتیان از راه سیدحمزه و ششگلان بفشار و پیشرفت پرداختند. ولی سپس مجاهدان به پیشرفت پرداخته از سواران هشت تن را کشته و گروهی را زخمی گردانیده پس راندند. تا هنگام پسین فبروزی از اینسو میبود. ولیکن بسواران یاور رسیده دوباره فشار آورده و چون چند تن از دلیران مجاهدان کشته گردیدند، نوبریان که در اینجنگ پیشگام میبودند نایستاده بازگشتند، و نتیجه این سستی آن گردید که سواران بمنارههای نوساز مجیدالملک که پر از کالاهای بازرگانی میبود دست یافتند و همه را تاراج کردند.
مجاهدان از این پیشآمد سرافکنده بودند ولی دولتبان آنرا فیروزی خود شمرده شادمانی میکردند.
فردا چهارشنبه باز سواران بجنگ و پیشرفت پرداخنه بدروازه باغمیشه تاختند، و چون باقر خان بکینه رفتار دیروزی نوبریان کسانی را بیاری آنان نفرستاد امرور نیز سواران دست یافتند و در آن پیرامونها تاراجهایی کردند.
در این دو روزه از سوی ستار خان جنگی نرفت و اینست شجاع نظام تلگراف پایین را برای شاه فرستاد:
«بتوسط حضرت مستطاب اشرف سپهسالار اعظم مدظله بخاکپای مبارک بندگان و اعلیحضرت قدر قدرت ظلاللهی ارواحالعالمین فداه دیروز خیلی شکست خوردهاند بطوریکه امروز که روز چهارشنبه دو ساعت بغروب مثل این است که نیست و نابود شده خبر