بود گروه انبوهی بتکان آمدند و سیدها را قرآنها بدست جلو انداخته، با فریادهای «یا علی» و «یا صاحبالزمان» راه افتادند. یک دسته از زنان نیز میخواستند همراه باشند ولی آنان را بازگردانیدند.
این گروه انبوه همچنان میرفتند، و کسانی هر چه خواستند جلو گیرند نتوانستند، و چون بسنگرهای دوچیان نزدیک شدند، آنان پروایی بفریادهای اینان ننموده از پشت بامها بشلیک پرداختند و بیکبار چهل و هشت تن از آنانکه در جلو میبودند بخاک افتاده در خون خود دست و پا زدند. دیگران بهم درآمده با ترس و هراس فراوان بازگشتند. جنگ تا هنگام شام پیش میرفت.
فردا چهارشنبه باز جنگ آغاز گردید و باز تا شام زدوخورد در میان میبود. در اینجنگها یکی از کارها این میبود که دیوارهای خانهها را شکافته از این یکی بآن یکی رفته و ناگهان از جلو سنگر دشمن، با از پهلوی آن سر در میآورند. پیشرفتها و
پ ۲۱۸
حسینخان باغبان