پرش به محتوا

برگه:TarikhMashrouteh3.pdf/۱۱۵

از ویکی‌نبشته
این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
تاریخ مشروطهٔ ایران
۶۸۸
 

با مجاهدان و یجویه از سوی دیگر بجنگ‌گاه شتافتند، و لوتیان و سواران را پس راندند.

نیز در اینروزها بود که با دستور اسلامیه نشینان فتح‌الله آسیابان که یکی از لوتیان در دوچی میبود به بیرون شهر رفته آبها را از آسیابها بازگردانید و بدینسان نان در شهر نایاب گردیده سختی بیشتر شد.

درآمدن رحیمخان بشهر شگفتتر آنکه رحیمخان از نافهمی باین پیشامد خرسندی نمیداد و چنین میخواست که بخیابان تاخته با جنگ بشهر درآید و آن را کاری آسان میشمرد، و چون کونسول که بکارهای ایران دست می‌یازید چنین بهانه می‌آورد: «در تبریز بستگان روس بسیارند واگر شهر با جنگ گرفته شود بآنان نیز گزند خواهد رسید». رحیمخان پیشنهاد می‌کرد که بستگان روس از خیابان بیرون روند. این بود کونسول همان روز بیستم تیرماه (۱۲ جمادی‌الاخری) نامه‌ای باو نوشته و با زبان «دیپلوماسی» دستور باو داده، و چون همان نامه اکنون در دست ماست [۱] آنرا در پایین می‌آوریم:

«۱۲ جمادی‌الاخری ۱۳۲۶

جناب جلالمتمآب اجل دوستان استظهارا مشفق مکرما

مقصود دوستدار که در این چند روزه متحمل زحمات شدم برای این بود که تبعه روس را در محله خیابان که چندین خانوار در نقاط مختلفه خیابان اقامت دارند محافظه نمایم و بیرقی که دادم برای این است تبعه روس در نشانه همان بیرق از حمله و قتل و غارت محفوظ بمانند در این ضمن کلیه اهل خیابان بدوستدار قول دادند که تماماً اطاعت کرده و تسلیم سردار خواهند شد حالا هم در اطاعت و تسلیم باقی هستند و در تسلیم اسلحه ابدأ حرفی ندارند توپ هم که در خیابان مانده است بدون عذر تسلیم حکومت خواهند کرد بعقیده دوستدار مطلب را بجنابعالی اشتباه گفته‌اند در عالم خیرخواهی که دوستدار شخصاً به بندگان اعلیحضرت شهریاری خلدالله ملکه و سلطانه دارم و بملاحظه دوستی که با جنابعالی دارم لازم دیده زحمت میدهم اگر بخواهید باینطورها در خیابان رفتار نمایید و در حالت اطاعت و تسلیم به خیابانی‌ها سخت بگیرید تمام مردم مضطرب شده و خدانکرده نتیجه بد بظهور رسیده انجام مأموریت جنابعالی دچار اشکالات عمده خواهد شد دوستدار در کارهای داخله ابداً مداخله ندارم ولی در عالم خیرخواهی اظهار میدارم که در این موقع مهم باید از روی نهایت احتیاط رفتار فرمائید محله خیابان که اظهار اطاعت مینمایند چرا مجبور مبفرمائید که مجددأ بمقام شورش پرآیند اسکات شورش خیلی اشکال دارد با

  1. پس از کشتن رحیمخان (در سال ۱۲۸۰) کاغذهای او بدست آقای بلوری افتاده بود و ازو همن رسیده است.