برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۶۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

و ملایان را جز افزار دست اتابک و محمد علیمیرزا نمیدانستند، سر دستگان آماده شده بودند که اگر قانون اساسی را بدانسان که خواست آزادیخواهانست، ندهند گردن بپادشاهی محمد علیمیرزا نگزارند.

انجمن ناگزیر شد بکاستن از شور و خروش مردم کوشد و برای آن تلگراف تند پایین را در پاسخ نمایندگان نوشت، که پیش از فرستادن آنرا برای مردم خواندند:

خدمت وکلاء محترم آذربایجان دامت تأییداتهم از اینکه قانون اساسی از مطابقه بیرون آمده و صلاحیت قبول مجلس را ندارد اشعار فرموده اید اولا این تلگراف جنابانعالی را چه برای باز کردن بازار چه بجهت موفقیت باسکات ملت ابداً نتوانستیم بملت اظهار نماییم ثانیاً معلوم گردید مجلس مطابقه در واقع کمیسیون متضاده با مشروطیت و قانون اساسی بوده نه کمیسیون مطابقه چنانچه این مسئله را عموم ملت بخوبی میداند و بکله اهالی فرو رفته که بعضی از اعضاء مطابقه اشخاص معلم و طرفدار استقلال و استبداد هستند و یقین قطعی داشتند که از این کمیسیون مطابقه در صلاح و رفاهیت عامه ابداً مطلبی تراوش نخواهد کرد سهل است بهر وسیلهٔ که موجب اخلال و اطالهٔ قانون است موفق نشده دست یابند خودشان را سعادت‌مند و نیک بخت خواهند دانست چنانچه عرض شد البته با این اطلاعات ملت از اساس کمیسیون مطابقه ابداً صلاح ندیدیم تلگراف جنابانعالی بملت اظهار شود باز شدن بازار را که نهایت صلاح ملت است ملتفت هستید و چنین تلگرافی مخابره می‌فرمایید از مضرات ارائه تلگراف مسبوق نیستید (حفظتم شیئا وغابت علیکم اشیاء) صریحاً عرض میکنیم ملت آذربایجان ابداً حاضر نیستند تمکین بارادهٔ چند نفر اشخاص معلم نموده خودشان را محکوم آنها بدانند تا حقوق ملیه شان ضایع و پایمال استبداد شود مستدعی میشویم در کدام یک از مواد قانون اساسی ایراد و لازم بمباحثه دانسته‌اید اجمالا اشعار فرمایید (انجمن ملی تبریز)

درماندگی مجلس این حال تبریز می‌بود که دلیرانه از مشروطه نگهداری می‌نمودند و آشکاره میگفتند : «ما قانون مشروطه میخواهیم نه شریعت». لیکن تهران حال دیگری میداشت، زیرا دو دستگی در میان مردم همچنان پیش میرفت، و دربار از دور و نزدیک بآتش دامن میزد. سست نهادی تهرانیان بار دیگر خود را نمودار می

۵۶