برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۴۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نیز مجاهدان دسته دسته با کوس و شیپور آمد و رفت میکرده‌اند.

این تلگرافها بشور و سهش مردم میافزود، و چون سردستگان سخت میگرفتند چنین نهادند که باز از تهران بپرسند چندروزه قانون بپایان خواهد رسید تا مردم آن چند روز را در تلگرافخانه آرام ایستند و بیوسان باشند. انجمن تلگراف پایین را بتهران فرستاد:

و الله و بالله این بندگان شریک درد و زحمت جنابانعالی هستیم لیکن تأسف داریم که فرمایش جنابانعالی و عرایض بندگان را ملت نمیپذیرند چنانکه دیروز عرض کردیم قانون اساسی تا چند روز دیگر از امعان نظر آقایان حجج‌الاسلام خواهد گذشت که بالزام مدت ملت را اسکات نموده به نوید امضاء آن بسکوت و سکون در تلگرافخانه نشسته منتظر بشارت امضاء قانون اساسی باشند (انجمن ملی تبریز)

از تهران چنین پاسخ دادند:

برای اینکه کمیسیون مطابقه با شرع انور کار خود را تمام نموده بعد در مجلس قرائت شده بعد از تصویب پاک‌نویس شده بامضاء برود و در آنجا هیئت وزراء امعان نظر نموده بامضای همایونی برسد اقلا بیست روز مدت لازم است سعی تمام داریم بلکه انشاءالله زودتر تمام نموده آسایش هموطنان عزیز را فراهم بیاوریم الساعه بمجلس میرویم که مشغول انجام همین خدمت باشیم ولی چون نمیتوانیم راضی باشیم که برادران محترم از داد و ستد مشاغل خود بازمانده گرفتار این همه زحمت و خسارت باشند با نگرانی کلی میرویم و استدعا داریم وکلای محترم در اسکات هیجان عمومی بذل همت فرمایید (مستشارالدوله) (یحیی) (فضلعلی) (تقی‌زاده) (شرف‌الدوله) (ابراهیم) (محمد) (میرزا آقا)

روز پنجشنبه انبوهی مردم هرچه بیشتر و شور و خروش هر چه فزونتر میبود. مردم قانون اساسی را چارهٔ همه دردها دانسته و ارج بی‌اندازه بآن مینهادند، و از اینسوی ندادن آنرا با نابود کردن مشروطه بیک معنی میشمردند. این بود چاره جز پافشاری نمیدیدند، و هر چه از تهران ایستادگی بیشتر میدیدند بخشم و شورش میافزودند.

این زمان انبوه تبریزیان مشروطه‌خواه، واینان همه یکدل میبودند و پشتیبانی بهم مینمودند، و چون جلوگیری نمیداشتند در پافشاری بطلبیدن قانون اندازه نگه نمیداشتند، و خود این پافشاری را بایا میشمردند. دسته

۴۴