برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۴۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

امروز گذشته از انجمن ایالتی، بازرگانان و پیشنمازان، هر دسته ای جداگانه تلگراف بنمایندگان فرستادند. در حیاطها مردم دسته دسته آمده و میرفتند، و در میانه کسانی از واعظان و دیگران سخن میراندند هنگام نیمروز تلگراف پایین از تهران رسید:

علت تأخیر قانون اساسی را ده روز است مشروحا عرض کردیم که کمسیونی منتخب شده دو ماه تمام مشغول ترتیب آن شد درثانی کمسیونی دیگر چند روز بتنقیح آن مشغول گشت لیکن چند ماده آن، شرعاً جای تأمل بود لهذا کمسیونی ثانی مرکب از آقایان حجج‌الاسلام و چند نفر دیگر از علمای اعلام و دانشمندان وکلای آذربایجان و غیره چند روز است به تطبیق آن با موازین شرعیه سعی و جهد دارند اگر مقصود از وضع قانون این است که لایجری بماند سهل است مجلس را (متهم) بعدم اعتناء شرع مطهر نمایند صریح بفرمایید(؟) همین امروز مداخله آقایان علمای اسلام را قطع نموده بصحهٔ همایونی برسانیم اگر استفاده از قوانین منحصر بتأمین اجراست با سوءشهرتی که مسبوق شده است قبل از تطبیق با قوانین شرع مقدس چنین قانونی در مملکت اسلام هرگز بموقع اجرا نخواهد رسید پس تکلیف قطعی ما را معین فرمایید یا هیجان عمومی ساکت شده اهالی بسرکار خود رفته امان دهند بسر فرصت هم بشود(؟) بعجله آقایان علمای اعلام تکلیف خود را ادا کنند و این سوء شهرت مرتفع گردد و یا صراحتاً عدم لزوم مطابقت آنرا با شرع انور بیان و امر فرمایند فوراً اطاعت کرده امروز بامضاء همیونی بفرستیم حاضرین تلگرافخانه (امام جمعه) (مستشارالدوله) (محمد اسماعیل)

بعلما و بازرگانان نیز پاسخی نزدیک باین رسید. این تلگرافها بخشم تبریزیان افزود. چه اینان از همان میترسیدند که قانون اساسی بدست علما افتد که یا آنرا تباه گردانیده یک قانون بسیار بی‌ارجی بیرون دهند، و یا در تیرگی بمیان انداخته بهانه بدست دولت اندازند.

این بود بخروش و ناخشنودی برخاسته چنین میگفتند: «مگر ملت قانون مذهبی و عبادات از دولت میخواهد که محتاج مباحثات علمی باشد. ما قانون اساسی سلطنتی مشروطه‌ای را که در میان تمام دولتهای مشروطه مجریست میخواهیم. قانون شرع را در هزار و سیصد و اند سال پیش پیغمبر ما آورده و در دست داریم...»

۳۹