برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۸۸

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بلکه در روزهای آخر کسانی از نمایندگان مجلس نیز همین رفتار را میکردند. چون از کارهای محمدعلی میرزا این دریافته بودند که بیک تاختنی بر سر مجلس خواهد برخاست یکی از راه دیگری بستگی با دربار پدید میآوردند، و چنانکه خواهیم دید همین نمایندگان در «خرده خودکامگی» در تهران ماندند و زیانی بآنان نرسید.

نمایندگان آذربایجان که با آن پیمان و سوگند از تبریز روانه گردیده، و با آن شکوه و پذیرایی بتهران رسیده بودند برخی از آنان نیز نامردیهایی از خود مینمودند : یکی آنست که چند روز پیش از بمباران مجلس بنام «مرخصی» روانه تبریز گردید (و راستی را از تهران گریخت) و چون به تبریز رسید، با آنکه این شهر ایستادگی مینمود، نماینده در اینجا نیز نایستاد و همراه چند تن تفنگچی خود را بجلفا انداخت و از آنجا روانه قفقاز و استانبول و اروپا گردید. آندیگری خود را افزار کار بیگانگان گردانیده جز با دستور فلان سفارت کار نمیکرد. آن دیگری نهانی با دربار راه میداشت. یکی دیگر را میگویند که با چادر زنانه خود را بدربار انداخته با محمدعلی میرزا دیدار کرد و با او نهش نهاد. اینهاست نمونه هایی از نامردیهای نمایندگان.

یکی دیگر از نمایندگان تبریز میرزا آقا اسپهانی میبود که تبریزیان فریبش را خوردند، و با پذیراییها نگاهش داشته سپس نیز بنمایندگی بمجلس فرستادند. لیکن کمی نگذشت که دانسته شد در ماکو از اقبال السلطنه پولی گرفته، و از اینسو چون بتهران رسید در نهان با دربار بستگی یافت و بزبانها افتاد که محمدعلی میرزا را ببر انداختن مجلس دلیرتر میگرداند. کار رسوایی اینمرد بجایی رسید که در روزنامه پول گرفتنش را نوشتند، و شعر چاپلوسانه ای که در ستایش ارفع‌الدوله سروده بود بچاپ رسانیدند، و سرانجام انجمن ایالتی تلگرافی بدارالشوری فرستاده از نمایندگی او از سوی آذربایجان بیزاری نشانداد.

روزنامها چنانکه نوشته‌ایم در ماههای نخست جنبش مشروطه یکرشته روزنامه‌هایی در تهران و دیگر جاها پدید آمد که بنیادگزاران آنها تنها این میخواستند

۳۸۷