برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۷۱

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پ ۹۳

ماشاءالله خان کاشانی

بودند، از تهران تلگراف بسیار درازی رسید که خواهش میکردند تبریزیان از سر ناخرسندی درگذرند، و بشیوه همیشگی خود سودهایی برای این رویه‌کاری نابجا میشمردند. از آنسوی حاجی مخبرالسلطنه بدستاویز قانون اساسی هواداری از مجتهد و بازگشت او مینمود. از اینرو تبریزیان ناگزیر مانده بخاموشی گراییدند، و در این میان امیدمند می بودند که اگر پذیرایی و پیشواز نیکی ازو کنند، باشد که دوتیرگی از میان تبریزیان برخیزد و کینه‌های کهن فراموش گردد.

در این میان امامجمعه نیز آماده بازگشتن بشهر گردید. چون حاجی میرزا حسن باز میگشت نخواست او باز نگردد. بویژه که حاجی مخبرالسلطنه بنام قانون هیچگونه جلوگیری را سزا نمی‌شمرد. نخست

۳۷۰