برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۶۹

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

بدستیاری انجمن آشوب را فرو نشاند. لیکن برخی از ایشان همچنان لگام گسیختگی مینمودند، و شب یا روز آزار و گزند از مردم دریغ نمی گفتند. از جمله خلیل نام که «ایت خلیل» نامیده می شد، و خود در بیباکی و دلیری و ستمگری کمتر مانند میداشت و مردی تناور و بلند بالایی میبود، در گزند و آسیب بمردم اندازه نمی شناخت ، و چون روز روشن مست شده و تپانچه بدست در بازار ببدمستی برخاسته بود، با دستور مخبرالسلطنه دستگیرش کرده بزندان سپردند. این مرد یکی از لوتیان شمرده میشد و در جنک گذشته که با دوچی و سرخاب رفت دلیری بسیار از خود نشان داده و سپس یکی از سرکردگان شهربانی گردیده بود، و چون دادخواهان بسیاری میداشت در همان زندان خفه‌اش کرده بسزایش رسانیدند.[۱]

سپس چون روسیان همچنان فشار میآوردند و دولت میخواست برای دلجویی از آنان لشگری بر سر شاهسونان فرستاده شود مخبرالسلطنه با نمایندگان انجمن گفتگو کرده چنین نهادند که رحیمخان را برای آن کار فرستند، چیزیکه هست دو تن نیز از سوی انجمن همراه او سازند که نگران کارهایش باشند. بدینسان رحیمخان نقشه خود را بپابان رسانید، و انجمن که فریب او را خورده بود، هشتصد تفنک و دو توپ و هیجده هزار تومان پول باو داده روانه قره داغ گردانید که سواره و سرباز گرد آورده بسر شاهسونان رود. لیکن خواهیم دید که رحیمخان در قره داغ نشست تا هنگامیکه با دستور محمدعلی میرزا بسر تبریز آمد و آن توپها و تفنگها را در ویرانی انجمن بکار برد.

بیگمان رحیم خان از تهران با دستورهایی از محمدعلی میرزا و برای همین کار بیرون آمده بود. لیکن دانسته نیست که مخبرالسلطنه آگاهی از آن نیرنک میداشته یا نمی داشته است.

آمدن امام جمعه و مجتهد به تبریز نیرنگ دیگر محمدعلی میرزا دربارهٔ تبریز آمدن امامجمعه و مجتهد باین شهر بود که اندکی پس از داستان رحیم خان رخداد. چنانکه نوشته‌ایم


  1. در پیکره ۸۵ در پشت سر محمدخان سرکرده قزاق (از دست چپ او) دیده میشود.
۳۶۸