برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۳۵۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

را بتهران کمیته باکو فرستاده بوده است.

این نمونه دیگری از کارهای حیدر عمواغلی است، و میرساند که او یک شورشخواه راست و شایانی می بوده و بکارهای بزرک می کوشیده. پس از کشتن اتابک این دومین شاهکار او میبود که اگر پیش رفتی هرآینه نتیجه‌های بزرگی را در پی داشتی. این بمب اگر محمدعلی میرزا از میان برده بودی جنبش مشروطه خواهی ایران رنک دیگری بخود گرفتی.

کشته شدن قوام الملک در شیراز در اسفند ماه در شیراز نیز خونها ریخته گردید. چنانکه گفته ایم قوام الملک شیرازی یکی از دشمنان بنام مشروطه بشمار میرفت، و در سایه پا فشاریهایی که مجلس کرد دولت او را بتهران خواست. لیکن در تهران از قوام بازخواستی یا بازپرسی نرفت و او پس از چند ماهی دوباره بشیراز بازگشت، بی اینکه مجلس یا آزادیخواهان ایرادی گیرند. این شیوه مجلس میبود که کسانی را که دشمن مشروطه می شناخت و دنبال می‌کرد، پس از چندی گذشته را فراموش کرده دل با آن نیک می گردانید. هر کس را که بتهران میخواستند و می آمد و چندی میماند دیگر کسی با او کاری نمیداشت . بگفته روزنامه حبل المتین، تهران یکی از «مطهرات» گردیده بود که اینگونه گناهکاران را پاک میگردانید.

پس از بازگشت قوام بشیراز دوباره کشاکش و دوتیرگی در آنجا سختی گرفت. راستش آنکه مشروطه خواهی در شیراز ریشه ندوانیده شیرازیان بیش از همه کینه‌ها و هوسهای خود را دنبال میگردند. یک «انجمن اسلامی» که برپا کرده بودند در میان بنیاد گزاران آن دشمنی و دوتیرگی پدید آمده پیاپی با تلگراف بدگویی از یکدیگر می کردند. از آنسوی کسانیکه از پیش با قوام و خاندانش دشمنی میداشتند در این هنگام فرصت یافته بنام مشروطه خواهی بکینه میکوشیدند

کار آشوب و سبکسری در شیراز بجایی رسید که شیخ یوسف نامی را که بنام نمایندگی بتهران فرستاده بودند یکدسته تلگراف کرده بیرون کردن او را از مجلس میخواستند. نیز بدخواهان قوام در شاه

۳۵۲