برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۹۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

نشان میداد. ولی چون وزیر خارجه گردید و کارکنان آزادیخواه آن وزارتخانه او را نپذیرفتند کینه او با مجلس و مشروطه بیشتر گردید و در کوششهایی که بهمدستی دیگران در دربار میکرد پافشاری بیشتر نمود.

از دیرباز این سخن در زبانها میبود که سعدالدوله و امیربهادر نشستهای نهانی برپا میکنند و بزیان مشروطه نیرنگها میریزند. گفته می شد حاجی شیخ فضل‌الله نوری، و بلکه حاجی شیخ مرتضی آشتیانی نیز با آنان همراز میباشند. این گفتگو در مجلس نیز بمیان آمد و نام سعدالدوله آشکاره برده شد.

چنانکه گفتیم کمسیون مجلس سیصد و هشتاد هزار تومان از دریافتی سالانه دربار کم گردانید، و محمد علیمیرزا آنرا بروی خود نیاورده رنجشی ننمود، و پس از این کم گردانیدن بود که او بمجلس رفت و در آنجا سوگند خورد. لیکن در اینهنگام که سعدالدوله و هم دستان او بکار پرداختند این کم گردانیدن را یک دستاویز نیکی برای خود دانسته بسودجویی از آن برخاستند. بدینسان که باسترداران (قاطر چیان) و شترداران و فراشان و سرایداران و دیگر اینگونه کارکنان کم‌ارج دربار چنین وانمودند که مجلس سالانه آنان را بریده است و محمدعلی میرزا را بآن واداشتند که از پرداختن پول بآنان سرباز زند. در حالی که آن سیصد و هشتاد هزار تومان از جاهای دیگری بریده شده و به سالانه ایشان هیچ پیوستگی نمیداشت.

با این سخن اندسته از کارکنان دربار را که گروه انبوهی و خود مردان ناتراشیده و دژ آگاهی میبودند، بدشمنی با مشروطه و مجلس بر انگیختند. اینان بدسته بندی پرداخته باینسو و آنسو میرفتند و بمشروطه و مجلس دشنام میدادند. هر چه گفته میشد که از شما چیزی کاسته نشده نمی هنایید. یکروز هم بخانه ناصرالملک رفته بیشرمی بیش از اندازه نمودند. تیولداران و دیگران که از مشروطه رنجیده بودند باد بآتش اینها میزدند.

از آنسوی سعدالدوله و همدستان او شبها با هم نشسته نیرنگها میریختند. حاج شیخ فضل‌الله و سید علی یزدی و بنیادگزاران «انجمن

۲۹۲