برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۸۲

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

پیش از زمان مشروطه که در میان کویهای تبریز همچشمی رواج می داشت و هر کویی خود را جدا میگرفت، این لوتیان نیز در آن همچشمیها پا در میان میداشتند و خود بازار گرمی برای کالاهاشان پیدا میکردند. ولی چون مشروطه پیش آمد آن همچشمیها از میان رفت و این لوتیان نیز در کنار ماندند و خواه ناخواه بخاموشی گراییدند. بسیاری از آنان نیز بمیان مجاهدان درآمدند و از هواداران مشروطه شدند. لیکن اینزمان که دوتیرگی از راه خواستن مشروطه و نخواستن آن بمیان آمده بود بیم آن میرفت که بار دیگر میدان برای همچشمیهای لوتیان باز شود، و چون این زمان کینه بیشتر میبود ناگزیر کار بجنک و خونریزی انجامد.

برپا شدن انجمن «اسلامیه» در تبریز این بیم جای خود را گرفت و همچشمی کویها که از میان رفته بود در این هنگام از راه دیگری باز گردید. چگونگی آنکه میرهاشم دوچیی که از زمانیکه از تهران باز گشته بود بار دیگر با مشروطه همراهی مینمود و بانجمن و دیگر نشستها میآمد این روزها باز از در بدخواهی و بدرفتاری درآمده در کوی خود انجمنی بنام «اسلامیه» بنیاد نهاد، و این نتیجه‌اش آن گردید که دوچی که یک کوی بسیار بزرک و نیرومندی میبود از دیگر کویها جدا گردیده با آنها بهمچشمی و دشمنی پرداخت، و سرخاب که در پهلوی آنست بسوی وی گرایید. بدینسان یک دوتیرگی آشکاری در شهر پدید آمد.

دستاویز میرهاشم، چنانکه از نام اسلامیه پیداست هواداری از دین میبود. مشروطه خواهان را «لامذهب» خوانده مردم را بدشمنی با آنان برمی‌انگیخت. اما انگیزه این کار: چنین گفته میشد که میرهاشم میخواست که نمایندگان انجمن ایالتی که این زمان برگزیده میشدند، به دلخواه او باشند که جز خودش و همدستانش برگزیده نشوند، و چون آزادیخواهان ارجی باین درخواست او نمیگزاردند، ناچار رنجیده شده بدشمنی میکوشید. لیکن چنانکه سپس دانسته شد یک انگیزه بزرگتر دیگری در میان میبود. چگونگی اینکه محمدعلیمیرزا که این زمان باز نقشه‌ای برای برانداختن مجلس میکشید همی خواست در تبریز نیز آشوب

۲۸۱