برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

آماده گردید دارالشوری از پذیرفتن آن ترسید، و برای جلوگیری از بدگمانیهای مردم چنین نهاد که کسانی از علماء با چند تنی از نمایندگان بنشینند و آنرا اصل باصل از دیده گذرانند. این را چاره کار پنداشت، در حالیکه این خود مایه دشواری خواستی بود.

زیرا حاجی شیخ فضل‌الله و دسته او آماده میبودند که در آن نشست ایرادهایی بقانون گیرند و باندیشه خود پیشرفت دهند. بدینسان بایستی یا یک کشاکش بزرگی در میانه درگیرد و در بیرون بدو تیرگی مردم انجامد، و یا قانون اساسی گوهر خود را از دست داده رویه «شریعت» بخود گیرد.

برای آنکه اندیشه حاجی شیخ فضل‌الله و چگونگی سهش‌های او نیک بدست آید، بهتر است نامه‌ای را که در همان روزها برای پسر خود در نجف نوشته و نسخه آن در دست ماست در اینجا بیاوریم. متن نامه با خط دیگریست. حاجی شیخ فضل‌الله در کناره آن با خط خود مینویسد:

«بسم الله الرحمن الرحیم  فرزندا عزیزا مهربانا یوم ۲۴ ع ۱ است بحمدالله همگی سالم  مدتیست بخط خود چیزی بشما ننوشته‌ام  مختصر گرفتاری و کار باندازهٔ شد که فرصت خواندن کاغذ نیست  چه رسد بنوشتن  تمام ممالک ایران از تبریز و اصفهان و شیراز و رشت ووو خراب  وضع مردم مختلف و انجمنهای حادثه مخرب ملت و دولت اسلام هیچ متوقع نبود اگر تفصیل نوشته شود یک کتاب است  حضرات فاسدالعقیده از فرقه جدیده و از دهری و طبیعی ووو وقت را مغتنم دانسته در مقام تخریب اسلام و کندن ریشه  روزنامه‌ها مثلموقف تطایر کتب قیمة مامن جریدة الا و فیها سهم علی الاسلام والعلماء قضی

الامر و مضی  مردم مقدس تازه ملتفت شدند که بد شد  جناب مجتهد را از تبریز بیرون کردند  علی‌الظاهر این اوقات وارد میشوند جناب حاجی خمامی و قریب بده نفر از علمای رشت مدتی اینجا  و رشت روزبروز بدتر  رئیس انجمن رشت حاجی میرزا محمدرضا تفصیل نویسی از مقام بیرونست اینقدرها را هم از زبان من نقل مکن  الله الله فی الاسلام والدین  این اوقات مشغول نظامنامه اساسی در اینجا امر ختم خواهد بود  چند روز است مجلس فوق‌العاده منعقد  داعی هم می‌روم برای اصلاح و مشغول  خدا کند متخرجین مقصد خود را از پیش نبرند یک کلمه در نظامنامه آزادی قلم ذکر شد این همه مفاسد روزنامه‌ها  وای اگر آزادی در

۲۰