برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۴۶

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

فریبکارانه دلهای خود را پر از شادی می‌گردانیدند. نمایندگان مجلس از ساده دلی با از بی‌پروایی این بازی را راست پنداشته بآن پذیرایی میپرداختند، و خواهیم دید که بیشتر همین سوگند خوران، بویژه امیر بهادر جنک و اقبال‌الدوله، پس از اندکی بدشمنی های آشکاری، با مشروطه برخاستند.

چنانکه گفتیم این نمایش بیش از همه نتیجه ترسی بود که از گلوله عباس آقا در دلهای درباریان جا گرفته بود، و چنین میپنداشتند که عباس آقاهای دیگر فراوانند. ولی سپس که دانستند نیست ایمن گردیده باز دشمنی و بدخواهی آغاز کردند. این یک نمونه ایست که عباس آقا چه کار بزرگی را انجام داده بود.

یک کار تاریخی دیگری که در همانروزها در تهران رخ داد گرفتن چهلم عباس آقا بود. روز یکشنبه سیزدهم مهر (۲۷ شعبان) که سی و هفت روز از خودکشی آنجوان میگذشت هنگام پسین بازار ها را بستند و همه آزادیخواهان و دیگران رو بسوی آنجوان گزاردند.

انجمن آذربایجان گور را با گل آراسته و چادرهای بزرگی برای پذیرایی از مردم آماده گردانیده بود. انجمنها و شاگردان دبستانها دسته دسته می‌آمدند و دسته‌های گل می‌آوردند. حبل‌المتین می‌نویسد: «جمعیت صحرا را فرا گرفته بود که جای عبور نبود. عده جمعیت یکصد هزار نفر تخمین زده شد... چایی و قهوه و سایر لوازم از همت وطن پرستان سبیل بود... خوانچه‌های شیرینی زیاده از حد و شماره نثار شد...» . شادروانان حاجی ملک‌المتکلمین و سیدجمال نطقها کردند. شاعران شعرهایی خواندند. بهاءالواعظین شعرهایی خواند که چند بیت آن را برگزیده در پایین می‌نویسیم:

  ای مزار محترم هر چند بزم ماتمی لیک ازین نوگل که خفت اندر تو شاد و خرمی  
  جای دارد در تو آنکو عالمی را زنده کرد عیسیت خوابیده در دامن تو مانا مریمی  
  ای جهان غیرت ای عباس آقا کز شرف زخم قلب ملک و ملت را تو شافی مرهمی  
۲۴۵