برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۱۷

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اتابک پیشگام شده بودند چنین خواستند که در کوشش ببرداشته شدن او نیز پیشگام شوند. بویژه که در همان هنگام هر زمان گزند دیگری از کردان اقبال‌السلطنه بدیه‌های خوی میرسید و نمک بریشهای دلها میپاشید، این بود لایحه درازی نوشته بچاپ رسانیدند که در آن بدگوییهای بسیار از اتابک (یا چنانکه در آن لایحه نامیده شده: از امین السلطان) کردند و او را «خاین السلطان» خواندند.

همچنین از نمایندگان مجلس بد نوشتند و پشتیبانی از یحیی‌میرزا و سلیمان میرزا نموده در پایان لایحه چنین نوشتند که می‌باید «ملت را به هیجان آورده با یک انقلاب وجود نحس امین‌السلطان را از این خاک دور کنند». نیز نوشتند: «امروز تلگرافهای میهجانه از خوی کشیده خواهد شد لازمست اهالی تبریز هم با بذل حمیت و غیرت اجتماع نمایند، تلگرافهای اکید بتهران بزنند این مفسد را قلع کرده شروع بانتخاب جدید بشود. پارهٔ از این وکلا که در مقام خودشان اشتباه کرده‌اند اساس استبداد را مجددا بنا خواهند کرد. اگر چنانکه این دفعه هم از همت عالی و هیجان کافی تبریز امین‌السلطان را از وظیفه خود معزول نکردند آن وقت در دفع نحس وجود او بناگزاری خواهد شد...»

اینسخنان بدین بزرگی از خوی جای شگفت میبود. ولی چنانکه خواهیم دید اینزمان میرزا جعفر زنجانی با همراهان خود که از قفقاز آمده بودند در خوی بنیاد استواری برای مجاهدان برپا میداشتند و این نوشته‌ها از زبان ایشانست، و چنانکه در این لایحه نوید داده بودند، از همانروز در تلگراف خانه گرد آمدند و بتبریز و شهرهای دیگر در همان زمینه تلگرافها فرستادند، و خود در تلگراف خانه نشسته نتیجه را بیوسیدند.

اما در تبریز پس از پراکنده شدن تلگراف اتابک باقبال‌السلطنه زمینه برای جنبش آماده گردیده بود و شب سه‌شنبه چهارم شهریور و همچنین روز آن یک شور و جنبی در میان مجاهدان پدیدار شد. کسانی میخواستند بفرمانفرما که او را فرستاده و نمایندهٔ اتابک میشناختند نافرمانی

۲۱۶