برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۲۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

خاموش نمیشدند و سرانجام گفته شد پنج تن از میان خود برگزینند که بمجلس روند و بفرستادگی از آنان گفتگو کنند.

این پنج تن چون بمجلس رفتند صادق رحیم‌اف که یکی از ایشان بود بسخن پرداخت. صنیع‌الدوله بهواداری از اتابک میکوشید و پاسخهایی میداد و نداشتن پول و سرباز را بهانه میآورد. سپس با وزیر علوم (حاجی مخبرالسلطه) که در مجلس میبود گفتگو آغاز شد که چون این تکه ارجدار است خود گفت و شنید را میآوریم:

رحیم‌اف: بنده از طرف این مردم سؤال میکنم آیا این وزیر داخله مسؤلیت نظم داخلی را قبول فرموده یا نه؟..

وزیر علوم: بلی ما هر هشت وزیر قبول مسؤلیت کرده‌ایم.

رحیم‌اف: بنده هر هشت وزیر را عرض میکنم. در صورتیکه میفرمائید قبول مسئولیت فرموده‌اید پس جهت چیست که داخله خودتان را نظم نمیدهید؟!..

وزیر علوم: اینقدر که از قوه ما بفعل میآید و لازمه کوشش است که میکنیم.

رحیم‌اف: پس معلوم میشود که بیش از این از قوه این هشت وزیر بفعل نمی‌آید که نظم بدهند. در هر صورت بنده هم از طرف این مردم عرض میکنم که ما هم باین اندازه قانع نیستیم.

وزیر علوم: ما شب عیش خودمان را آنشبی میدانیم که استعفا داده باشیم. لیکن چند روز قبل در مجلس هم گفتم وجدان ما مانع است که در وقت استراحت و آسایش بودیم و در این وقت که وقت کار و زحمت است خود را عقب بکشیم و علاوه یقین میدانم آنروزیکه ما پایمان را عقب گزاریم مملکت ایران بباد فنا خواهد رفت.

رحیم‌اف: این گمانیست که خودتان میفرمایید.

وزیر علوم: شاید اینحرفی که شما می‌زنید سایر مردم راضی نمی‌باشند.

رحیم‌اف: بنده از طرف مردم عرض می‌کنم. در صورتیکه این وزرای مسئول ادارات خودشان را منظم ندارند یا مانعی داشته باشند یا

۲۱۳