پیرامونهای ارومی آشوب و ناایمنی میبود و امروز ها در نزدیکیهای ساوجبلاع هم کردان بتکان آمدند و از اینسوی در پیرامونهای ارومی با عثمانیان جنگی پیش آمد.
این گفتگو با عثمانیان از دو سال پیش آغاز شده بود. در سال ۱۲۸۴ (۱۳۲۳) یک دسته از سپاهیان ایشان از سوی عراق بپشتکوه و دسته دیگری از سوی کردستان بآذربایجان پیش آمدند. در پشتکوه والی آنجا بجنک برخاسته راهی نداد. در آذربایجان هم لشگری از تبریز رسیده بجلوگیری برخاستند. ولی در اینمیان از نمایندگان روس و انگلیس در تهران و استانبول بمیانجیگری برخاستند و در نتیجه آن چنین نهاده شد که کمسیونی در مرز از نمایندگان ایران و عثمانی با بودن نمایندگان از دو دولت میانجی برپا گردد و چگونگی بگفتگو گزارده شود. این در هنگامی میبود که در تهران دو سید و همدستانشان با عینالدوله نبرد و کشاکش میکردند و مشروطه میطلبیدند و احتشامالسلطنه هواداری از اینان نشان میداد، و عینالدوله چون میخواست او را از تهران دور گرداند از این پیش آمد سود جویی کرده بنمایندگی از ایران بکردستانش فرستاد
احتشامالسلطنه دیر زمانی در آنجا میبود ولی نتیجهای بدست نیامد و بتهران باز گردید. از آنسوی عثمانیان کردهای مرزنشین را برانگیختند که بآبادیها ریزند و تاراج و کشتار کنند. کردان که همیشه خواهان چنین کارهایی هستند فرصت را از دست ندادند. بویژه که در نتیجه جنبش آزادیخواهی دشمنی میانه دولت و توده افتاده شیرازه سامان و ایمنی از هم گسیخته میبود.
از ماه تیر نالهها از ارومی و ساوجبلاغ بانجمن تبریز و مجلس شوری آمدن گرفت. در ارومی مجدالسلطنه که یکی از سران آنجا بشمار میرفت با آگاهی انجمن تبریز بگرد آوردن لشگری پرداخت. انجمن برای او قورخانه و افزار فرستاد. چون نامی از عثمانی برده نمیشد و تنها عنوان تاراجگری کردان در میان میبود بداستان ارج بسیاری نداده یک کار سادهای نشان داده میشد.
مجدالسلطنه با لشگری که آراست از شهر بیرون رفته در چند