و شیرینی و میوه چیده . کانه بهارستان فتوگراف بهشت برین بود.
سفرای دول خارجه بموجب دعوت رسمی حضور داشتند. شاگردان مدارس دسته دسته حاضر و وزراء عظام و رجال دولت و وکلاء مجلس مشغول پذیرایی بودند. غیر از بهارستان و جلوخان و میدان آن ظلالسلطان جلوخان عمارت خود و چند هزار قدم از یمین و یسار کوچه چراغانی مفصل کرده بساطها چیده. هکذا بانوی عظمی جلوخان و کوچه و دیوار و بامها را زینت داده چراغانی کرده.
هرگاه بخواهیم از کم و کیف این جشن و چراغانی گفتگو کنیم در این حساب مرتبه آحاد و عشرات و مآت ندارد بلکه کمتر و اقل عدد در این باب هزار است. مثلا باید بگوییم در بهارستان هزار دستگاه جار آویزان است چند هزار چراغ روشن است در هر یکی از خیابانهای بهارستان هزار صندلی هزار میز گزارده شده در هر اطاقی از اطاقهای هشتگانه اقلا هزار چراغ روشن است در هر ساعت چند هزار شیشه شربت و لیمونات صرف میشود مصارف این جشن الی بیست هزار تومان بالغ میشود از پانصد هزار زبان بیک مرتبه صدای زنده باد مشروطه بلند میشود.
چون حضرات حججالاسلام و فقهاء نیز حضور داشتند موزیک و آلات طرب ممنوع است در عوض آن نغمه خوش الحانی داریم که از همه نغمات روحافزاتر است و آن اینست که بدون استثناء کف زده فریاد میکنند «زنده باد مشروطه» .
جنابان آقا سید عبدالله و آقا سید محمد و آقا سید جمال افجه و سایر علما را عسر و حرج بود که در هر اطاقی نشسته تبریک گویند عبورا سرپا تشریف فرما شده بطاقها و انجمنها تبریک فرمودند.
شب دوم اهالی انجمنها و اصناف از همدیگر دید و بازدید کردند. آذربایجانیان دو طاق بستهاند و امتیازشان اینست که جارها و لالهها و کتیبهها همه برنک قرمز است».
این در تهران بود. در تبریز نیز از سه روز پیش بسیج کار