برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۱۷۳

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

در روزنامه انجمن تبریز شعرهایی نوشته که در این نشست در جلو گور سید عیدالحمید خوانده گردیده و اینک آنها را میآورم:

  زانروز که از دار فنا رخت کشیدی از جان بگذشتیم و ز خونت نگذشتیم  
  هر قطرهٔ خون کز بدنت ریخته شد ما برداشته با خون دل خود بسرشتیم  
  در راه وطن آنچه نهفتند و نگفتند ما در سر بازار بگفتیم و نوشتیم  
  المنة لله که نمردیم و بدیدیم شد سبز هر آن تخم که پارینه بکشتیم  
  بر یاد هماندم که سپردیم بخاکت ایندسته گلی را بمزار تو بهشتیم  

در همانروزها گله و ناله از حاجی آقا محسن فرونتر گردیده بود. در نشست چهاردهم تیر (۲۴ جمادی‌الاولی) تلگرافی از عراق، در مجلس خوانده شد، بدینسان: «صمصام‌الممالک که مأمور حرکت دادن حاجی آقامحسن بود وارد شهر شد. پیش از آنکه از طرف صمصام الممالک اقدام شود حاجی آقا محسن اشرار را فرستاده دکاکین را بسته دیشب جمعی در پشت بام بازارها و غیره مشغول شلیک بود امنیت سلب زودتر علاج نمایید انجمن محلی عراق»

این گفتگو عنوان داد که برخی نمایندگان بدگویی بسیار از اتابک کردند. راستی آن میبود که این زمان نیرنگبازی اتابک بی پرده گردیده و هر کسی پی برده بود که آن آشوبها و خونریریها در این گوشه و آن گوشه کشور، جز با انگیزش او نیست. از چندی پیش این سخن بزبانها افتاده و روزنامه حبل‌المتین، بی‌آنکه پرده دری کند، گفتار های پرمغزی مینوشت.

این روزنامه میگفت یکماه پیش کشور ایمن میبود و هواداران خود کامگی ناتوان و درمانده میبودند. ولی در این یکماه در بسیاری از گوشه‌های کشور آشوب برخاسته و از اینسو دیده میشود که هواداران خود کامگی گستاخ گردیده و به نیرو افزوده‌اند. آشوبهایی را که رخ داده بود شمرده و سپس میپرسید: «خوب در این ماه چه تازه واقع شده؟!.. آیا هیئت وکلا تغییر کرده؟.. آیا کسی تازه وارد شده؟..»، و پاسخ این پرسشها را باندیشه خوانندگان باز میگزاشت.

اتابک تا میتوانست برویه کاری میکوشید و هواداران او در مجلس

۱۷۲