برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۱۴۵

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

از اهالی اصفهان چنین اتفاقی کسی خاطر ندارد خوبست سایرین هم از اینها یاد بگیرند. پس از قرائت تلگراف آذربایجان دو ساعت بغروب مانده بود تمام بازار و دکاکین را بستند علما و تجار و اصناف از هر طبقه به تلگرافخانه رفتند باز تجدید قرائت تلگراف شد صدای ناله از خلق بلند و بعد تلکرافی بمجلس مقدس شورای کبری ملی و بخاکپای مبارک همایونی مخابره شد.

روز چهارشنبه سلخ (ربیع‌الثانی) مردم در تهیه فاتحه خوانی بودند روز پنجشنبه غره جمادی‌الاولی بازارها را سیاه گرفتند و مجلس فاتحه‌خوانی در چهل ستون منعقد شده تمام اطاقهای چهل ستون را قرآن و شصت پاره گزارده بودند و تمام قاریها بقرائت قرآن مشغول یکساعت از ظهر گذشته حضرت آیةالله و آقای ثقةالاسلام مدظله‌العالی تشریف فرمای چهل ستون شدند آقایان علمای دیگر با تجار محترم هم تشریف آوردند منبر گزاردند حضرات ذاکرین کثرالله امثالهم تشریف فرمای منبر واقعه شهدای ماکو را بیان نمودند شورشی برپا شد که نه زبان را یارای سخن و نه قلم را قدرت.

یکدسته سینه‌زن از مسجد جامع با علمهای سیاه واشریعتا واشریعتا گویان وارد یکدسته هم از احمد آباد و یکدسته هم از مسجد حکیم و و و و و از تمام محله های اصفهان فرد فرد دسته دسته سینه‌زن آمد در چهل ستون با تفصیلی که اگر بخواهم بگویم هفتاد من کاغذ شود از مردم بقدر کفایت از قلیان و چای و قهوه و غیره پذیرایی شد تا غروب آفتاب بهمین عنوان.

بتاریخ جمعه دوم شهر جمادی‌الاولی اولا تمام دکا کین اصفهان بسته بغیر از چهار سوق شیرازی امروز تمام چهار سوق را بسته و رفتند در مجلس فاتحه اگر بخواهم عرض کنم که امروز چقدر جمعیت بود امکان ندارد زیرا که از حساب بیرونست تمام اصفهان در هیجان امروز از دهات اطراف شهر ره نون دست جرد نصرت آباد و و و و و دسته های فراوان همه با علمهای سیاه و بیرقهای وااسلاما وااسلاما گویان سر های برهنه همه سینه زنان یکدسته زنجیر زن یکدسته سینه زن یکدسته سنگ زن ضیق وقت است مختصراً عرض میشود یکدسته از مدرسه ایتام

۱۴۴