برگه:TarikhMashrouteh2.pdf/۱۴

از ویکی‌نبشته
این برگ هم‌سنجی شده‌است.

اندیشه‌های حاجی شیخ فضل‌اللهدر اینهنگام داستان «دنباله قانون اساسی» در میان میبود. چنانکه گفته‌ایم تبریزیان خرده‌هایی بقانون اساسی گرفته چیزهایی را درخواست نمودند که بآن افزوده گردد.

مجلس ناگزیر شده کمسیونی برگزید، و اینان یک قانون بزرگ‌تر دیگری بنام «متمم قانون اساسی» نوشته آماده گردانیدند. لیکن از ترس آنکه بهانه بدست بدخواهان افتد ناگزیر شدند از دیده علما بگذرانند، و این بود نشستهایی در مجلس برای این کار برپا میکردند که بهبهانی و طباطبائی و حاجی شیخ فضل‌الله و برخی دیگری از علماء گرد آمده در آن پیرامون گفتگو میکردند.

ولی این گفتگوها دودستگی بمیان علما انداخت و دشواریهایی پدید آورد، و برای آنکه داستان نیک روشن شود میباید در اینجا اندکی ایستاده و دربارهٔ این علما و اندیشه‌ها و آرزوهای ایشان سخنانی برانیم:

چنانکه گفته‌ایم جنبش مشروطه را در تهران دو سید پدید آوردند و صدرالعلما و حاجی شیخ مرتضی آشتیانی و شیخ محمدرضای قمی و کسان دیگری از ملایان با آنان همگام میبودند. سپس در پیش‌آمد بست‌نشینی در مسجد آدینه و کوچیدن بقم حاجی شیخ فضل‌الله نیز با آنان همراهی نمود و پس از آن همیشه همراه میبود.

پس از پیشرفت مشروطه و بازشدن مجلس، دیگران هر یکی بهره‌ای جسته بکنار رفتند. ولی دو سید و حاجی شیخ فضل‌الله همچنان باز ماندند، و چون مشروطه را پدیدآوردهٔ خود میشماردند از نگهبانی باز نمی‌ایستادند دو سید با آنکه بنمایندگی برگزیده نشده بودند همیشه در نشستهای مجلس میبودند و بگفتگوها درمیآمدند. حاجی شیخ فضل‌الله نیز گاهی میبود.

اینان مشروطه را پیش بردند لیکن در اندیشه و آرزو یکی نمیبودند. دو سید راستی را مشروطه و قانون میخواستند، ولی حاجی شیخ فضل‌الله «رواج شریعت» را میطلبید و بیکبار از هم جدا میبودند.

دو سید ناتوانی و پریشانی ایران را دیده و توانایی و سامان کشورهای

اروپایی را میشنیدند، و همچون بسیاری از کوشندگان، انگیزه و سرچشمه

۹